مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

تو مردی

دوشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۰ ب.ظ

 

من خودم را کشاندم به آشپزخانه و قهوه دم کردم

باقی‌مانده‌‌ی آش دیشب را هم گذاشتم گرم شود

بسته‌هایی که پستچی گذاشته بود دم در را آوردم توی خانه

گربه‌ها را ناز کردم

چشم‌هام داغ شد

خیره خیره نگاه کردم به دور و برم

مکالمه‌های آخرمان را خواندم

آن لباس پلنگی و خط چشم پررنگت و رقصیدن آن شب دور

 

به لیست کارهای امروز نگاه کردم

قهوه را در لیوان بلندم ریختم

از خانه زدم بیرون

ولی تو فقط به مردنت ادامه دادی

۹۹/۰۹/۱۰

نظرات  (۲)

تسلیت میگم.
من بلد نیستم خوب بنویسم ولی اگه می شد یه مرثیه نامه مینوشتم که وبلاگنویس مورد علاقه ام مکشوف دیگه مرتب نمی نویسه. تهش مینوشتم تو به ننوشتنت ادامه دادی....
پاسخ:
ممنونم از لطفت. ایشالا فایده‌ای بیش از وبلاگ داشته باشم تو زندگی

کرونا؟؟

پاسخ:
نه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">