مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

سخت‌ترین‌ها

چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۲۵ ب.ظ

نشسته‌ام این‌جا به ایمیل‌‌های اطلاعیه‌‌ی دانشگاه‌هایی نگاه می‌‌کنم که در گرایشی که دوست دارم کار کنم- درس بخوانم، دانش‌جو می‌گیرند. خیلی دورند همه‌شان. نزدیک‌ترین‌شان 10 ساعت رانندگی‌ست. چرا این‌قدر سخت می‌شود زندگی از یک سنی به بعد. چرا آدم باید با حساب و کتاب و حل کردن هزار معادله تصمیم بگیرد؟ دارم با خودم بلند بلند حرف می‌زنم البته. نصف شبی اطلاعیه‌ها را دیده‌ام و آه از نهادم برآمده. من هنوز خیلی آرزوهای طول و درازی دارم برای زندگیم. واقعا نمی‌دانم چطور می‌شود بین زندگی خانوادگی‌ای که استقرار و استواری نسبی‌ای پیدا کرده با ایده‌های ذهنیم، ارتباط برقرار کنم. دنیا زیادی بزرگ و عریض شده به نظرم. بر عکس گذشته؛ مخصوصا قبل از آیه. دنیا کوچک بود. همه‌چیز به هم می‌رسید. همه کار آسان‌تر بود. بین فکر کردن به چیزی و به دست آوردنش - عملی شدنش، فاصله‌ای نبود خیلی وقت‌ها. سخت شده دنیا این روزها برایم. دوست دارم فضا را برای خودم باز کنم. نمی‌شود. گیر کرده‌ام. 

۹۳/۰۸/۲۱

نظرات  (۳)

خودتون به‌تر می‌دونید که هر «انتخاب» (و فراتر از اون، هر «اقدام») تبعاتی داره در طول و عرضِ خودش. شروعِ یک ارتباط، ازدواج، مهاجرت، تحصیلِ علم یا ثروت، فرزندآوری و تا تقریباً اغلبِ انتخاب‌هامون. خصوصاً تو روزگارِ ما که با سرعتِ زیاد در حالِ رشد و گسترشِ همه‌چیز و همه‌ی علوم و صنوف و حوزه‌هاییم. یعنی تو عصرِ ما، انتخاب‌ها و تصمیم‌ها اهمّیّتِ خیلی‌زیادتری دارند. سخت می‌شه که بشه چندتصمیم رو با هم اقدام کنیم و به سرمنزلِ مقصود برسند با یک صورتِ بهینه‌ای. عمدتاً تصمیماتِ ما در عرضِ هم قرار می‌گیرند. و این هم غم‌انگیزه و هم واقعیّت. اسپینوزا می‌گه غایت چیزی جز واقعیّت نیست. پس می‌شه به‌عوضِ توجّه به غایاتِ زنده‌گی‌مون، براساسِ واقعیّاتِ زنده‌گی‌مون (که خیلی‌هاش نتایجِ تبعیِ تصمیمات و اقداماتِ خودمون‌اند)، یک تِم برای خودمون داشته باشیم و در حال و هوای اون تم، نرم‌نرم انتخاب‌های شدنی‌تر رو اقدام کنیم و انجام بدیم.
پاسخ:
بله منطقیش همینه. ولى گاهى وقتا آدم اجازه داره عاقل نباشه؛ حوصله اش سر بره. حرص بخوره. 
بدون بچه باز 10  ساعت خیلی زیاده یعنی اگه بچه نداشتید می رفتید؟!
پاسخ:
بحث این نیست که بچه باعث مى شه آدم ده ساعت رانندگى بکنه یا نه. بحث نوع مسئولیت و نگاه به زندگى آدمها و اولویت هاشونه
گفت: «پروردگارا، سینه‌ام را گشاده گردان.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">