مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

دعوتید به صرف نماز جماعت

يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۳۲ ق.ظ
امروز از آن روزها بود که من از صبح تا وقت خواب، ده - دوازده‌بار ماشین رخت‌شویی را روشن کردم. از کل خانه هرچه می‌شد در ماشین شسته شود را جمع کردم و شستم و ریختم در خشک کن. همه‌اش هم یا چارتار برایم خواند یا همایون. دو تا کمد هم بود که باید مرتب می‌شد. یعنی عین این یک‌سال و خرده‌ای که ما آمده‌ایم به این خانه تصور به‌هم ریختگی این دو تا کمد که یکیش مملو از رخت‌خواب‌های اضافه و جانمازهایمان است و یکی ظرف و ظروف مهمانی، روی اعصابم بود ناخودآگاه. دیروز با این‌که مثل همه‌ی این روزهای دیگر باران می‌آمد - این‌جا هفت‌سال است که باران قطع نشده - و من از سر صبح طبق معمول بقیه‌ی روزهای بارانی با سردرد از خواب بیدار شده بودم، تصمیم گرفتم از فرصت خانه بودن وحید استفاده کنم و تا با آیه مشغول است کمدها را بریزم بیرون و مرتبشان کنم.

همین‌طور که سری سری ملافه و روبالشی و حوله و پتو و می‌شستم، جانمازها را هم ریختم بیرون. می‌دانید آدم گاهی شهوت داشتن بعضی‌ چیزها را دارد. مثلا برای من روسری جزو این مقولات است (البته با نادیده گرفتن کتاب). من نه‌ تنها هیچ روسری و شالی را بیرون نمی‌دهم و دور نمی‌اندازم بلکه کلا باید جلوی خودم را بگیرم که وارد روسری‌فروشی نشوم وقتی ایران هستم. چون اصولا قوه‌ی حساب و کتابم کور می‌شود و فقط محو طرح و رنگ و پارچه می‌شوم و همین‌طور بی‌نهایت خرید می‌کنم. یکی دیگر از این مقولات برای من سجاده و جانماز و چادر نماز است. مگر آدم در زندگیش چند دست جانماز لازم دارد؟ دو دست برای خودش و فوقش دو دست برای مهمان کافی‌است دیگر. مخصوصا این‌جا که اصولا چادر نماز به کار کسی نمی‌آید. یعنی معمولا با همان لباسی که حجابت است نماز می‌خوانی. کسی دنبال چادر مقنعه نمی‌گردد. من هم معلوم نیست دقیقا به چه علتی این‌همه سجاده و جانماز و چادر نماز آورده‌ام این‌طرف دنیا. هربار هم مکه و مشهد و بقیه‌ی جاهای زیارتی رفته‌ام باز سجاده و جانماز خریده‌ام. 

دیشب که همه‌ی چادر مقنعه‌ها را هم شسته بودم‌، فکر کردم این دو دست جانماز دم‌دستی خودم را هم عوض می‌کنم محض تنوع. نشد آخرش. تمام این نه سال و خرده‌ای روی همین سجاده‌ی سبزرنگ با آن مفاتیح جلد سرمه‌ای گذشته. کسی چه می‌داند که بعضی از دوستان آدم چطور به ذهنشان می‌رسد هم‌چین هدیه‌های جاودانی بدهند به رفقایشان. 

۹۳/۰۲/۱۴

نظرات  (۵)

۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۴۵ یکی از همین دور و بر
محض خوشی_ حالت بود که این لینک را دادم
و نمیدانستم رجا لینک داده و شما را از راه عزیزی یافتم
همیشه عزیز باشید

پاسخ:
پاسخ:
ممنون از لطفت :)
۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۴۰ یکی از همین دور و بر
سلام مکشوف جان
لینک این مطالب رو میزارم بیشتر برای اشتراک گذاشتن صوت پس زمینه که با باز شدنش شروع میشه که حال خوشی میدهد، امیدوارم خوش باشی
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=189263

پاسخ:
پاسخ:
سلام و ممنون
دو تا نکته:‌ اول این‌که خواننده‌های جدیدی به وبلاگ من اضافه شده‌اند (به خاطر لینکی که از وبلاگ من توی صفحه‌ی ترنم اندیشه و رجانیوز بود - متاسفانه یا خوش‌بختانه) که قدمشون سرچشم ولی واقعیت این است که آدم وقتی از بیخ و بن با جریانی مخالف است و سال‌هاست که حرف‌ها و عمل‌کرد متناقض با دین و اخلاقشان را دیده خیلی از این موضوع که به آن‌ها لینک شود خوش‌حال نمی‌شود. ولی به هرحال دنیای مجازی، قواعد خودش را دارد و چیزی که درش منتشر شد دیگر از صاحبش جداست.
دوم:‌ بنده صوت پیش‌زمینه‌ی این لینک را سال‌ها پیش شنیده‌ام. وقتی تازه سی‌دی از ضبط استدیویی آمده بود بیرون و داغ داغ بود. منتها در عجبم از رجا نیوز و دیگر رسانه‌های رسمی که چرا از این سی‌دی‌ها و نواها استقبال کرده‌اند. دلیلش را این‌جا نمی‌‌گویم چون دلم نمی‌خواهد باعث ایجاد اختلال در کار تولید کنندگان این آثار شوم. ولی به هر حال جای تامل دارد.
یک سفره نذری بیندازید یا عقد کنان بگیرید در خانه تان حکمت و قیمت اینهمه سجاده را خواهید فهمید البت اگر مهمانهایتان مثل مهمانهای مادر ما اهل نماز جماعت در مراسم عقدکنان باشند و بعد نماز تازه مادر محترمه به صرافت تکمیل مجموعه شان هم بیفتند!!
به به. واقعا آفرین به این دوستان خیلی خوب :-) . می رفتید جای خاصی نبردنتون؟ چیز خاصی نخوندن براتون؟ کار خاصی نکردن براتون؟ اگر ج مثبت است حتما قدر بدانیدشان که خیلی آدمهای گلی بودند... شاید هم هستند.

پاسخ:
پاسخ:
کظم پاسخ مى کنیم :)
تصورش هم آدمو سرمست میکنه! یه خونه تمیز با کلی چادر نماز و سجاده تمیز که بوی آب میده!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">