مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

این سیصد و پنجاه و خرده‌ای روز

شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۱۷ ق.ظ

برای خودم معلوم نبود من ساعت 11:15 شب در حالی که وحید و آیه خوابند چرا این‌جا نشسته‌ام و به هیچ چیز فکر نمی‌کنم. نه این‌که هیچ‌چیز، به یک‌جور وقت تلف کنی بیهوده دچار بودم و از این صفحه به آن صفحه می‌پریدم و چهار خط  از یک وبلاگ و دو خط از وبلاگ دیگر را می‌خواندم و سرسری می‌گذشتم تا رسیدم به یکی که نوشته بود:‌ عن محمد‌بن‌علی - باقرالعلوم - علیه السلام ... فردا روز شهادت است. ساعت را نگاه کردم. به ماه قمری، درست 100 دقیقه مانده بود تا آیه یک‌ساله شود (56 دقیقه‌ی بامداد 7 ذی‌الحجه). دلم فشرده شد. یاد آن‌شب افتادم. عملا دومین شبی بود که می‌دانستم دارد به دنیا می‌آید ولی یک‌جای کار گیر بود. حس‌های آسمانی مادرانه و پنبه‌ای و بچه‌ی لپ‌قرمزی را در این لحظه دور بریزید. من هنوز هم به آن سی و خرده‌ای ساعت درد که فکر می‌کنم اشکم در می‌آید، استعاری حرف نمی‌زنم‌ها؛ واقعا اشکم سرازیر می‌شود. و البته انتخاب خودم بود. واقعش این است که می‌خواستم ببینم ته «درد جسمی» کجاست و چیست. گرچه حتی همین درد هم وقتی تمام می‌شود یک هفته،‌ یک ماه، کمی بیش‌تر و کم‌تر که از رویش می‌گذرد اصلا یادت نمی‌آید چه بر سرت گذشته. حالا دوباره می‌توانید به آن حس‌های آسمانی مادرانه و پنبه‌ای و بچه‌ی لپ‌قرمزی باز گردید. و من هم می‌روم به این فکر کنم که اغتنموا الفرص فإنها تمر مرّ السحاب... 

پ.ن. همچنان شکر عشق می‌گویم 

۹۲/۰۷/۲۰

نظرات  (۲)

یک بیتی دارم: گرچه روزی عمر هم چون ابرها خواهد گذشت/از برم ای عشق تا آن‌روز، تا آن «آن» نرو. یادش افتادم.
آره چقدر خوبه که حسش کردی و من هم محروم شدم یعنی دکترم کاری با هام کرد که پسرم 3 هفته زودتر از موعد به دنیا بیاد و اون هم سزارین و تمام اینها در مقابل اصرار من برای طبیعی بودن بودن...آیه رو ببوس و در گوشش تولدش رو تبریک بگو

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">