مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

روزهای آخر پیش از یک‌سالگی

دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۵۲ ق.ظ
- این روزها در خانه‌مان آدم کوچک دوپایی داریم که لق‌لق می‌خورد و راه می‌رود و مختصات کنجکاویش به دلیل همین ایستادن متفاوت شده‌است. نه تنها راه می‌رود که اگر چیزی جلوی پایش باشد شوتش می‌کند. نه تنها راه می‌رود که درجا شروع می‌کند به پریدن و می‌تواند تعادلش را حفظ کند و این‌ها برای ما که این‌روزها مدام یاد ناتوانیش در روزهای اول به‌دنیا آمدنش می‌افتیم هیجان‌انگیز است. به همان نسبت انرژی بیش‌تری ازمان می‌گیرد. چون آیه بدو، من بدو. آیه بدو، وحید بدو. بله. 

- آیه سبب ایجاد یک سطح جدید از روابط اجتماعی ما با جامعه شده‌است. مثلا ما خرید که می‌رفتیم، پیاده‌روی که می‌رفتیم یا هرجای دیگر، سرمان به کار خودمان گرم بود و بقیه هم سرشان به کار خودشان گرم بود. با آیه همه‌چیز فرق می‌کند. آدم‌ها از دیدنش معمولا ذوق می‌کنند و او هم باهاشان وارد تعامل می‌شود. بعد طرف جلو می‌آید حال و احوال می‌کند سن آیه را می‌پرسد و ابراز احساسات می‌کند و مدام یادآوری می‌کند که قدر این لحظات و روزهای بچه را بدان که زود می‌گذرد و چشم روی هم بگذاری می‌رود کالج- این‌ها را معمولا مسن‌ترها می‌گویند. جوان‌تر‌ها اگر خودشان بچه هم‌راهشان باشد سعی می‌کنند با آیه گرم بگیرند تا به بچه‌هایمان یاد بدهیم که دوست پیدا کنند و مهربان باشند و غیره. همین‌طوری می‌شود که مهاجر‌های نسل اولی مثل ما، به خاطر بچه‌هایشان چه بخواهند چه نخواهند باید با جامعه قاطی شوند. زیر و بم آدم‌ها و محیط‌ها را بشناسند. دیگر نمی‌شود مثل قبل نقش خودشان را در حاشیه بازی کنند. مجبورند بیایند وسط گود. باید دنبال دوست خوب و مدرسه‌ی خوب و مهدکودک خوب و بازی‌های خوب باشند. باید سوراخ سنبه‌های شهر را و پستی بلندی‌های شهر را بلد باشند. همین می‌شود که آدم با بچه‌اش بزرگ می‌شود. 

۹۲/۰۷/۱۵

نظرات  (۴)

عزیزم ...
حقیقتا آیه یه فرشته کوچولو هستش کنار شما ...
لحظه هاتون غرق خوشی باشه همیشه ان شا الله :)
بیش از هزار بار خوانده ام....

شما چطور؟

http://zareh.blog.ir/post/107
دقیقا همین اتفاقها بالا و پایین برای من و نورا هم پیش بیاد اضاف بر اینکه دختر ما میگه لام(سلام) و دست میده با ملت
کاش گزینه لایک هم زیر پست ها موجود بود که بعضی اوقات که خوشمان می آید ولی کامنتمان نمی آید آن گزینه را بکوبیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">