مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

بازى هاى این دنیا همواره مبهوتت مى کند

سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۳۰ ب.ظ
ماه رمضان با این ترکیب در زندگیم ندیده بودم و به ذهنم هم نمى رسید که روزى ببینم. ماه رمضان بى مهمانى بى افطارى بى سحرى بى شب قدر حتى. سخت و نفس گیر. مدام سرم را بالا آوردم و گفتم خدااااا زیر ضربه هاى این امتحانت بد در حال شکستنیم. صداى استخوان هاى روحم را بارها شنیده ام این روزها. نمى دانم تجربه کرده اید یا نه (خدا البته نصیب گرگ بیابان هم نکند این حال را) ولى تحمل مریضى جسم - هرچند کشنده- به مراتب از تحمل بیمارى روح ساده تر است؛ هم براى بیمار هم براى اطرافیانش. این را براى آنهایى نوشتم که نگران حال جسمى من و آیه و بقیه ى اطرافیانم بودند. ظاهر همه چیز خوب است اما تو باور نکن. درهاى رحمت خدا باز است وگرنه معلوم نبود چه عاقبت بدترى در انتظارمان بود...

مگر اویى که این روزها در صحن حضرت امیر است و کم کم مى رود که باز زائر حضرت حسین شود دعاهاى تحت قبه اش بالا رود و حال ما منقلب شود.

۹۲/۰۵/۱۵

نظرات  (۴)

یک وقت هایی فکر می کنم اگر وقتش نرسیده، به خاطر آن است که هنوز آدم ها دردهای "واقعی" را تا مغز استخوان درد نکشید اند...هنوز باور نکرده اند بعضی دردها، از خودشان و میان دستان خودشان است...هنوز درد "بقیه" است...
آدم های خودخواه...
مثل من...
می دانی، یک وقت هایی هست در نقطه ای قرار می گیری که آنچه رنج و اندوه می خوانی سخت برجاست اما دو تکه ای شده ای که بخشی اش از بیرون به همه ی این قضایا نگاه می کند، و هیچ نمی ایستد از سرکوفت زدن به اینکه همه ی اینها هیچ نیست، همه ی اینها بازی های کودکانه ای است که دنیا تو را به آن مشغول نگه داشته، و تو خوب می دانی، خیلی هم، اما آن تکه ی دیگرت هنوز در میانه ی این بازی ایستاده و درد می کشد، دردهای ناچیز بی مقدار، و این درد دو چندان تو را تکه تکه می کند، می پوساند...
گفتن از همه‌ی اینها آسان است و عمل کردن بهشان خیلی سخت. یکی مثل من همین که با یک سرماخوردگی با زبان و دلش کفر نگوید هنر کرده‌.
سالهاست که درد می کشم و خدا رو شکر کسی نبوده که نفسش حق باشه
خانم نرگس!! تورو خدا نصف عمر شدیم . اینایی که میگین یعنی چی؟

پاسخ:
پاسخ:
دعا کنین خدا دردها رو تسکین بده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">