سردرد نیمه شبانه
جمعه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۳۴ ق.ظ
سالها پیش وقتى شروع کردم به وبلاگ نوشتن فقط روزهاى تلخ را مى نوشتم؛ اصلا فقط موقع حال بد و افسرده نوشتنم مى آمد. حتى این وبلاگ هم اوایل برایم حکم همان مکان آزاد غر زدن را داشت - چه پست ها که حذف نشد از اینجا. نمى دانم دقیقا به کدام علت تلخ نویسى را گذاشتم کنار. از نق زدن بدم آمد یا بازخوانى روزهاى ناخوب اذیتم کرد و یا رفت و آمد این وبلاگ زیاد شد و دلم نخواست بدى روزگار را مدام به یاد خودم و مخاطبم بیندازم. شاید هم دلیل دیگرى داشت که حالا مخم نمى کشد راجع بهش فکر کنم. فقط مى دانم که مدتها بود اینجا ناله نکرده بودم.
خواستم تشکر کنم از پیغام ها و آرزوها و دعاهایتان. گرچه فعلا هر روزم بدتر از دیروز است و روزهاى سختى را کنار مامان و بابا و نگار و هم آیه و وحید مى گذرانم. روزهاى پرتلاطم ناآرام پر درد.
پ.ن. خدا از هرچه بگذرد از جنایتى که این حکومت در حیطه ى اخلاق و دین مردم کرد نمى گذرد؛ کثیف ترین بازى ها ...
۹۲/۰۵/۱۱