مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

You can't rely on it forever

شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۴۰ ق.ظ
این‌که آدم‌ها در دنیای مدرن ابزار‌هایی درست کردند که عوض این‌که کمک حالشان باشد، شد قاتل جانشان حرف تازه‌ای نیست. حالا شما بگیر همین مبایل‌ها که قرار بود تلفن هم‌راه ما باشد تبدیل شد به نسل جدید اسمارت‌فون‌ها و عملا زندگی برایمان نگذاشت. بس‌که همیشه آن‌لاین است آدم و حواسش پراکنده‌ی هزار اتفاق دنیای مجازی. یعنی این دنیای دور و بر خودمان کم روی اعصاب بود، این هم شد مزید آن. 

اصلا حرفم این نبود البته. می‌خواستم راجع به یکی دیگر از ابزار‌های صحبت کنم. من قبل از این‌که آیه به دنیا بیاید از این بی‌بی مانیتورها خریدم که وقتی خواب است توی اتاقش و من طبقه‌ی پایین هستم، صدایش را بشنوم. یعنی واقعش این است که مخصوص برنامه‌ی هیئت محرم خریدم که اگر آیه را گذاشتم بالا و خودم در آن شلوغی و سر و صدا آمدم پایین بتوانم رصدش کنم - که کردم. ولی بعدش به مرور به یک‌سری مشکلات دیگر برخوردم. یعنی از سفر ایران فهمیدم که چه بلایی دارم سر خودم می‌آورم در روند عادت کردن به این مانیتورینگ.

اولین آسیب این قصه برای من این بود که اعتمادم نسبت به گوش و حس خودم کم‌رنگ شد. یعنی وقتی آیه هرجا بخوابد و من مانیتور نداشته باشم دائم باید بروم چک کنم که آیا بیدار شده یا نه. و اصلا آدم در این‌جور مواقع هر صدایی کاملا بی‌ربطی را هم به صدای بچه شبیه می‌بیند و می‌پرد در اتاقی که درش را کیپ بسته (تازه ممکن است از صدای بازکردن در، بچه که در آسمان هفتم است از خواب بپرد). دومین آسیب همین به هم زدن حس آرامش مادر است. یعنی آیه که می‌خوابد، خب خوابیده دیگر،‌ اصلا نیازی نیست من مدام چک کنم که آیا بیدار شده یا نه و آیا پتو از رویش رفته کنار یا نه یا نکند از خواب بپرد و من نفهمم و فلان. اصلا نیازی به این‌همه مراقبت نیست. بچه بیدار می‌شود و نهایتش دادی می‌کشد یا گریه می‌کند و تو را خبر می‌کند از بیدار شدنش. آن هم من که گوشم به شدت حساس است و آیه هم که تقریبا ساعت خواب و بیداریش منظم است. من با این سیستم مانیتورینگ فقط آرامش خودم را به هم می‌زنم و قدرت تمرکزم را بر کاری که دارم انجام می‌دهم، کم می‌کنم. 

حالا خودم را عادت داده‌ام که فقط روزهایی که مهمان داریم و خانه شلوغ است یا موقعی که شرایط واقعا طوری‌ست که ممکن است صدای آیه را نشونم از مانیتور استفاده می‌کنم. البته شب‌های دندان درآوردن هم به درد می‌خورد. چون بچه خوابش سبک است از درد و مدام می‌پرد از خواب ولی باز می‌خوابد. من هم از صدایش از خواب می‌پرم و بدون این‌که لازم باشد از جایم بلند شوم و بروم به اتاقش، همان‌طور چند ثانیه نگاه می‌کنم به تصویرش و مطمئن می‌شوم که باز ‌خوابش برد یا نه و این‌طوری زندگی راحت‌تر می‌شود.  

۹۲/۰۴/۰۸

نظرات  (۴)

آقا محمد، ولى موسوى چه زیبا گفت که خط قرمز من حق مردم است.

پاسخ:
پاسخ:
این کامنت البته به اینجا ربطى نداشت
چقدرر نکته خوبی رو گفتی خانومی...واقن خیلی از این چیزایی که قرار بوده کمک دستمون باشه الان همینا وختمون رو از صب تا شب گرفتن...

جالب بود این وسیله من ندیده بودم همچین چیزی!
خوبه که زود متوجه این موضوع شدی، این مدل مادری رو میگن مادری هلیکوپتری . مادرایی که می‌‌خوان به هر صورتی‌ هست کنترل کامل از راه دور روی بچه داشته باشن. سخت میکنه کارو ، اول برا مادر بعد برا بچه.
به نکته‌ی خوبی توجّه و اشاره کردید. به‌نظرم «غفلت» کلمه‌ی خوبیه برای توصیفِ اون خطِّ قرمزی که ردشدنِ ازش می‌تونه باعثِ پیش‌اومدنِ مسائلِ ناگوار بشه برای آدم. ابزار مادامی که تحتِ تملیک و فعلیّتِ انسان باشند، خوبند و پُرفایده و لازم و حتّا امروزه واجب. امّا اگر پروسه‌ی مالکیّت عکس بشه و غفلت به انسان غلبه کنه و کانکشنِ آدم با محیطش، با طبیعت، با آدم‌ها و... آسیب ببینه، این بده و اون خطِّ قرمزه‌ست. متأسّفانه گاهی دنیای جدید فکر نکرده به این موضوع یا فکر کرده و چون نفعِ اقتصادیِ هرچه‌ بیش‌تر مدِّ نظرش بوده، صرفِ نظر کرده ازش و تعمّد داشته که نبیندش. مثلاً معماری؛ معماریِ گذشته مبتنیِ بر آرامش‌بخشی، حیاء، ارتباطِ با آسمون (بدل از معنویّت)، پرنده‌ها، گل و گیاه و درخت‌ها و... بود. امّا حالا چی؟ به عنوانِ مثال حوض‌ِ آبیِ وسطِ حیاط که نمادِ ارتباطِ زمین و آسمانیِ انسان بود و محلِّ رزق (چون پرنده‌ها ازش می‌نوشیدند) تعبیه نشده و نمی‌شه توی پلن‌های آپارتمانی یا حتّا ویلایی‌های مدرن و جاشو به استخرهایی سرپوشیده یا غیرِسرپوشیده داده. استخر اساساً چون باید کلرایز بشه، هیچ‌وقت محلِّ روزی نیست چون پرنده‌ای ازش نمی‌نوشه. خوبه این برگشتن و به عقب نگاه‌کردن‌ها و توجّه‌ها.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">