مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

فصلی خواهم نبشت در نبود تنهایی

جمعه, ۱۵ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۵۳ ق.ظ

«از تنهایی در آمدن» قطعا جزو دلایل بچه‌دار شدن من نبود. ولی یک بچه‌ی ده هفته‌ای می‌تواند درصد تنهایی آدم غربت‌نشین را به صفر مایل کند. امروز یک‌هو این را متوجه شدم. آیه بغلم بود و با صدایی شبیه صدای گربه‌ی خندان داشت با من حرف می‌زد -مثلا. من یکه خوردم که بعد از این‌همه سال دیگر تنها نیستم توی خانه.


۹۱/۱۰/۱۵

نظرات  (۸)

کجایید خانوم؟ شُکر که کوچولو از تنهایی درتون آورده ولی اینجا هم حق آب و گِل دارد ها!! یک حاضری بزنید حداقل! :)




حاضر :) چند تا پست آماده دارم ولی فرصت ویرایش و انتشار نداشتم هنوز
چقدر نازه ماشاالله :)

مادری بهترین حس دنیاست فکر میکنم...خیلی دوس دارم تجربه کنم این حس و
و آیه ای ست بسی شگفت ...
سالم و صالح بماند.
انشاءالله
۲۵ دی ۹۱ ، ۱۹:۳۸ سیده فاطمه مطهری
خدا نگه‌دار و حافظ‌ و محافظ‌ش باشه ان شالله همیشه و در طول زندگی‌ش.
وااای ! عزیز دلم چشای سیاه خوشگلشو !

خدا حفظش کنه
خوشم به یادِ شِکَرخنده‌ی وطن، ورنه
ز شامِ هجر بُوَد تلخ‌تر غریبیِ من
من آن خیالِ غریبم درین خراب‌آباد
که هیچ‌کس نکُند رحمْ بر غریبیِ من
(صائب)




چه ربطی داشت؟ =)
عزیزم م م ..
خدا حفظش کنه ، چه خوبه که کسی باشه که بشه همه دنیای آدم ..




من البته نگفتم «همه‌ی دنیا» :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">