باید برون کشید از این ورطه رخت خویش؟
پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۱، ۰۲:۴۳ ق.ظ
نوبت ماست اینبار. داریم از این شهر میرویم. این شهر و همهی روزهایی که درش سپری کردیم دارد میشود خاطرهی دور. باز باید دل بکنیم از دوست و آشنا، از در و دیوار این خانه که روزهای غم و شادی زیادی به خودش دیده. از روزهای هیئت محرمهایمان.
یاد این چیزها و دوری از دوستانم که میافتم دلم فرو میریزد. ولی واقعش این است که انگار با آمدن دختر در رحمت خدا و برکت بر خانهی ما باز شده. سالهاست که قرار بود از اینجا برویم و نمیشد.
۹۱/۰۹/۲۳
مجلس امام حسین که زمین نمیمونه ایشالا. ممنون