مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

هعی

سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۱:۵۶ ق.ظ
یکی از کارهایی هم که باید در بلند مدت انجام بدهم این است که در ادامه‌ی سه‌تار، تنبور بزنم؛ حرفه‌ای تر حتی.یک لینکی هم پیدا کنم خودم را وارد گروه حامد صغیری کنم و برای یک‌بار هم که شده مطرب تنبور را با گروهش اجرا کنم. بعله. 


*حالا البته یکی هم نیست بگه تو برو سیم سوم همون سازت رو بعد از قرنی تعمیر کن بعد بشین نقشه بکش.

۹۱/۰۲/۲۶

نظرات  (۴)

سلام
بسیار کار به صواب و ثوابی می نمایید!
تبور، مخصوصا وقتی از سید خلیل باشه و «ثنای علی»، روح نمیذاره واسه آدم واقعا...

خلاصه حمایت می کنیم:)




برای ملحق شدن به گروه سید خلیل فقط یک مشکل کوچیک وجود داره که ایشالا برطرف می‌شه :)
خوشا دمی که از این چهره پرده بر فکنم
http://www.youtube.com/watch?v=foISGdps1L4
من منظورم از آخرین زمان به روز کردن وبلاگ بود. همون شیش روز آبجی.




بله متوجهم.
بابا شش روزه منتظر اون یه نفرید؟ خوب من جورشو می کشم:
"تو برو سیم سوم همون سازت رو بعد از قرنی تعمیر کن بعد بشین نقشه بکش."




شش روز نه. شش سال
امیدوارم رجائتون محقق شه؛ آهنگِ خیلی خیلی قشنگ و آرومی بود، ممنون بابتش. خواننده‌ی اصلی ولی صدای پُر و قوی‌ای نداشت. گروه‌ش خیلی خوب می‌خوندن. تصور کنید جای تک‌خون همایون بود. چی می‌شد! مخصوصاً آخرهای آهنگ که اوج داشت. می‌ترکوند همایون.




بله با همایون اینا که اصلا قابل مقایسه نیست - به لحاظ صدا - ولی سبک کارها و انتخاب‌هاش رو من دوست دارم. (و البته من به این آهنگ نمی‌گم «آروم»)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">