مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

Dear Mr. Farhadi

يكشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۰، ۰۸:۴۹ ب.ظ

بگذارید همین اول کار سنگ‌هامان را وا بکَّنیم. بله از نظر من هم اسکار مراسم روی اعصابی‌ست. من هیچ‌وقت نتوانستم بنشینم سر تا تهش را ببینم. یک علتش این است که هیچ‌وقت با دنیای فشن و مد ارتباط برقرار نکرده‌ام. جریان زندگی سوپراستارها را درک نکرده‌ام (The devil wears prada را دیده‌اید؟) ولی خب که چی؟ من درک نکرده‌ام ولی به هر دلیل احمقانه یا معقولی، میلیون‌ها نفر در این دنیا هر سال لحظه‌شماری می‌کنند برای مراسمی مثل اسکار. تعداد مجله‌های زرد و خاله‌زنکی سینما به مراتب بیش‌تر از مجلات تخصصی است و مخاطب بیش‌تری هم دارد. با همه‌ی این‌ها اسکار مراسم مهمی‌است. حتی اگر فقط دلیل مهم بودنش کشف زد و بندهای سیاسی در حوزه‌ی سینمای حرفه‌ای باشد. که همه‌اش این نیست. اسکار مهم است برای دنیای امروز چون بازتاب جامعه‌ی چندوجهی و چندفرهنگی است. مثلا دیشب کسانی که مراسم را دیدند گمانم توجهشان باید به این نکته جلب می‌شد که همین 10 سال پیش، انگلیسی حرف زدن با لهجه‌های مختلف روی سن اجرای اسکار چیز غریبی بود. دیشب من شماره از دستم در رفت که چند نفر از آن‌هایی که جایزه را بردند از آن فرهنگ غالب امریکایی نبودند؛ به زور انگلیسی تمرین کرده بودند که چند جمله حرف بزنند. 

بعد از این‌که مهمان‌هایم رفتند نشستم پای تلویزیون. هنوز فرش قرمز بود. لپ‌تاپم را آوردم و فایل‌های کیندلم را سر و سامان دادم تا خود مراسم شروع شد. روی فرش قرمز اثری از تیم فرهادی ندیدم بس‌که این مدیا هنوز نژادپرست است و فقط ستاره‌های درخشان و مشهور را نشان می‌دهد. البته عکس‌های تیم همان لحظه‌ها روی فیس‌بوک و فرندفید و غیره در آمد. جایزه‌ی فرهادی جزو اولین جوایز بود. ساندرا بولاک که کاندیداها را اعلام کرد به وحید گفتم الان اولین اسکارمان را می‌بریم ولی یاد شوخی بچه‌ها افتادم که گفته بودند حالا ایران و اسرائیل مشترکا جایزه را می‌برند و خوشی‌، سنگ می‌شود توی گلویمان. اسکار ولی باهوش‌تر از این‌ حرف‌هاست! «جدایی» جایزه را برد و من برایش کف زدم هم‌چنان‌که دلم فشرده می‌شد از موسیقی متن فیلم که در سالن پخش می‌شد، از آن‌همه غم و تلخی‌ای که شتک کرده روی خوشی‌های ما. آن حزن سیال موسیقی متن فیلم گلوی آدم را ول نمی‌کند. من بغض هم کردم وقتی اصغر فرهادی باز از صلح‌جویی و تمدن ملت ایران گفت. هی فکر کردم خط مقدم صلح ما را باش! همان‌جا که هرکس جایزه را برد با خیال راحت و امنیت و خوشی محضی آمد و جکی گفت و تشکری کرد و هیجانش را بروز داد و رفت، فرهادی برای بار دوم رفت که بگوید جنگ را رها کنید، ما صلح را دوست داریم. سران قبیله را بی‌خیال، می‌خواهیم زندگی کنیم؛ بغض من هی بالا و پایین رفت توی گلویم. 

پ.ن. یک سری از دوستان هم هستند که نوشته‌های مرتضی آوینی را چماق کرده‌اند و می‌کوبند بر سر امثال من و البته فرهادی! خنده‌دار است.   

۹۰/۱۲/۰۷

نظرات  (۷)

این چماق به دست ها ول کن نیستند،از هز چیزی چماقی می سازند و ...
کاش فرهادی جلوه ای از فرهنگ ایرانِ اسلامی مان بود آن جا.. کاش کمی آبرو داری می کرد!




پیام «صلح» اگر آب‌رو داری نیست پس چی‌ست؟ فرهادی و فیلمش اتفاقا جلوه‌ی «واقعی»ای است از جامعه‌ی ما و اتفاقا مثل فیلم‌های آرمان‌گرایانه‌ای که یک‌بند ایده‌آلیسم را به جامعه تزریق می‌کنند نیست. همین واقعی بودنش خوب است. هنرمان هم اگر مثل سیاستمان در پی مصلحت‌اندیشی و لاپوشانی کردن باشد که دیگر هنر نیست.
سرور قبیله را عشق است اتفاقا !
۰۸ اسفند ۹۰ ، ۱۳:۳۷ حسین شرفخانلو
اصغر فرهادی جایزه برده، مبارک خودش و ملت با فرهنگ ایران باشد.
کسی از این اتفاق ناراحت نیست.
ولی
پی نوشت تان دور از انصاف و عدل بود.
روح مرتضی بلند تر از این حرف هاست که نوشته هایش چماق شوند سر شما و دیگران...
در مورد مرتضای ما کمی با انصاف تر باشید لطفن.
مرتضای ما و مرتضای همه...




بنده راجع به نوشته‌های آوینی حرف نزدم؛ راجع به تفسیر به رای‌ها و موقعیت‌نسنجی‌های دوستان حرف زدم.
دعوا داری ؟ :)




اَ. معلومه؟
حرفِ دل.
من صبح که خبر و شنیدم کلی شاد شدم و اولین کسی بودم که تو دانشگاه به بچه ها گفتم همه خوشحال!!

وسط این همه خوشی شوخی دوستم، به من همین حس و داد که حالا رسانه ها ی وابسته تو کشور چه خواهند کرد با فرهادی!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">