تصویر ۳
من نمیدانم خانومهای ایرانی چطور حاضر شدهاند اینقدر راحت بروند زیر بار حرف زور کارواندارها. این درست است که بیشتر مراجع وقوف اضطراری شبانه (در حد چند دقیقه بعد از نیمه شب) در مشعر را برای خانومها جایز دانستهاند ولی این حقی است که زائر طبعا میتواند برای خودش قائل شود که تمام شب را در مشعر بماند وقتی اضطراری در کار نیست.
علت اصلی اصرار کاروانها بر اینکه خانومها آن شب در مشعر نمانند این است که همان شب از عرفات مستقیم بروند منیٰ و جمرهی عقبه را سنگ بزنند که فردایش به آن جمعیت سه میلیونی برنخورند. اینطور میشود که نایبی که صبح روز دهم ذیحجه توی قربانگاه ایستاده که لیست کسانی را که رمی کردهاند بگیرد و قربانیشان را به نیابت انجام دهد خیالش راحت است که همان صبح اول وقت میتواند قربانی همهی خانومهای کاروان را انجام دهد و منتظر تماس آقایان جمع بماند. البته کار سختی نیست که حق انتخاب را به خانومها بدهند که هر کس شب مشعر ماند اسمش از لیست قربانی اول صبح خط بخورد و مثل بقیه هر وقت رمی کرد تماس بگیرد برای قربانی. (در ضمن نقش مبایل - و تکنولوژی - را در اعمال حج جدی بگیرید!)
همهی اینها را گفتم که برای شما تجربه شود. شب مشعر را از دست ندهید اگر مضطر نیستید. شده با چانهزنی و تطمیع و تهدید یا به یک روش موزمارانهای که ما ترتیبش دادیم، آنشب را مشعر بمانید. حال خوشی دارد آن شب. یک آن بلند میشوید از جایتان میبینید یک صحرا پر از آدم سفیدپوش خوابیدهاند زیر آسمان خدا. بی هیچ زیرانداز و رواندازی. نه مثل عرفات است که چادری باشد که زیرش باشی و هر چادر رنگی باشد و هر کاروان برای خودش امکانات را کم و زیاد کرده باشد نه مثل منیٰ است که همه زیر چادرهای یک شکل باشند ... در مشعر هیچ چیز نیست. تو ای و آسمان و ستارههایش و خاک و ماه و کوههای دور و بر و البته خدا. همین. وقوفش هم از اذان صبح شروع میشود تا طلوع آفتاب. برای همین مردم تا میرسند دراز میکشند روی زمین و تخت میخوابند تا نماز شب و بعضاً صبح. البته شما اینکار را نکنید. لحظههای نابی را از دست خواهید داد. اگر خیلی خسته بودید یک ساعت بخوابید و بیدار شوید. حتی اگر حال هیچ دعا و قرآن و نمازی را هم نداشتید همانجا خیره شوید به دور و برتان و فکر کنید. مشعر اوج آن زمانها و مکانهایی است که خدا «هیچ» بودنتان را به رختان میکشد. شب عید قربان، مشعر برزخی است برای خودش.
مهرت مستدام. روزگارت روشن