مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

۱۷

چهارشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۰، ۱۰:۲۹ ب.ظ

نوآوری و خلاقیت آشکار و پنهان در انقلاب الکترونیکی‌ای که استیو جابز سهم بزرگی در آن داشت به حوزه‌های فنی و اقتصادی محدود نمی‌شود. فرهنگ «اپل»‌ و عناصر بنیادینی که این پدیده وارد زندگی اجتماعی مردم کرده حاوی نکات پیچیده‌تری از جنبه‌های اقتصادی، کارآفرینی، رشد صنعت و پیش‌برد علم بشری است تا آن‌جا که از آن به عنوان «دین» جدید یاد می‌شود.

سرنخ‌های این نام‌گذاری هم در لایه‌های فکری و عقیدتی و هم در حیطه‌های عملی قابل ردیابی است؛ مثل تغییر شیوه‌ی زندگی افراد تحت تاثیر ابزارهای جدید مثل آی‌فون و آی‌پد. این تغییر شیوه‌ی زندگی البته ریشه‌ در ایمانی دارد که مردم به این ابزار پیدا می‌کنند. ایمان به کارکرد این تکنولوژی جدید و رهایی بخشی‌اش. رهایی از قیدهای فیزیکی و فائق آمدن بر جبر زمان و مکان از طریق این ابزار چه برای اهداف کوچک و کوتاه مدت (معاشرت آدم‌ها، سرگرم شدنشان، در دست‌رس بودن اطلاعات) و چه برای اهداف علمی و پروژه‌های بزرگ طولانی مدت (طراحی و استفاده از اپلیکشن‌های پزشکی، سیاسی، امنیتی). عنصر بعدی پایایی و در دست‌رس بودن مفاهیم و آموزه‌های مربوط به این ابزار است که عموم مردم از وجود آن با خبر می‌شوند و آن‌ها را یاد می‌گیرند (چه برایشان کاربرد داشته باشد یا نداشته باشد) و البته سیستم ارزش‌گذاری جامعه‌ هم بر اساس این مفاهیم و مناسک تغییر می‌کند. مهم‌تر از آن این‌که عده‌ی زیادی زندگی روزمره‌شان به مناسک مشترک این دین جدید که در بستر جهانی (و نه بومی) بروز کرده گره خورده (عده‌ی زیادی اپلیکیشن دانلود می‌کنند، Angry Birds بازی می‌کنند...) و باعث ظهور هم‌گرایی و پیوند بین ملیت‌ها و فرهنگ‌ها نیز شده است.  

در کنار این چند نکته، اتفاقات دیگری هم رخ داد. مثلا سال 2007 وقتی جابز آی‌فون را برای اولین‌بار معرفی کرد بلاگر‌های سرشناس دنیای تکنولوژی و گجت‌های جدید، آی‌فون را Jesus Phone نامیدند و یا تصاویری مثل این و این به صورت گسترده در فضای مجازی پخش شد. که این خود بحثی است مرتبط ولی جداگانه. 

این چند سال یک سری از کارهای من متمرکز بوده بر مطالعه‌ی بده‌بستان بین رسانه‌های جدید و دین (جوامع دینی). چیزی که در اخبار و اتفاقات پیرامون فوت جابز توجهم را جلب کرده همین زمینه‌ و آیکان‌های دینی‌ای است که از زمان انتشار این خبر و در مراسم و عکس‌های مربوطه در حال بروز است. مثل عکس بالا که به نظرم یکی از آیکانیک‌ترین* لحظات رسانه‌های جدید است و حاوی نشانه‌های دینی-سنتی‌ای از قبیل روشن کردن شمع در مراسم خاص مذهبی (مثلا فوت رهبران دینی)؛ شمع‌هایی که یکی از اپلیکیشن‌های خلاقانه‌ی اپل هستند و مجازی. 

*ترجمه‌ی فارسی iconic در متون مربوطه چیست؟ ظاهرا «شمایلی» است ترجمه‌اش (با تشکر از ای‌میل زننده). 

۹۰/۰۷/۱۳

نظرات  (۲)

مطلبِ موجز و خوبی بود راجع‌به این مسئله. بحث و نقدِ مفصلی را می‌طلبد که در علمِ شماست البته. به فارسی ندیده‌ام کسی از این منظری که شما نوشتید پرداخته باشد به این مسئله.




گمانم نزدیک به این موضوع کار شده البته
۱۴ مهر ۹۰ ، ۱۶:۴۸ محسن پریژه
هوالحق
سلام
ابزار در خدمت انسان است نه انسان در خدمت ابزار.
هم‌این.
یاحق




بله. قطعا. ولی این نگاه ایده‌آل‌گرایانه‌ایست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">