مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

چشم به راه ماه نو (۳)

دوشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۰، ۱۱:۵۷ ق.ظ

فَاصْفَحْ عَنِّی

بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ

روزی از پشت سیم‌های تلفن برایم گفت فرق است بین «عفو» و «صفح». بعد از آن روز سرم را انداختم پایین و گفتم «فاصفح»؛ که دیگر به رویم نیاوری حتی.


پ.ن. این روزهای آخر ماه شعبان، چند صفحه که از مناجات بگذری، می‌رسی به: «إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ». پای «غفرانش» در میان است.
۹۰/۰۵/۰۳

نظرات  (۲)

البته مشروط‌ش کرده به حُسن توکل. خیلی جالب بود، این مستنده؟ کی براتون گفت؟




بله مستنده! می‌شناسید اتفاقا کسی رو که برام گفت!
خوب فرقش را برای ما هم می گفتید تا روشن شویم...شاد وشیرین و شکلاتی باشی:)




گفتم که: آن‌چنان بخششی که دیگر به رویت نیاورد؛ پاک شود خطایت. انگار نه انگار باشد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">