مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

از همین راه دور

پنجشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۰، ۱۲:۳۵ ق.ظ
یکی از خوشی‌های من روزهایی که خانه می‌مانم این است که وقتی سرم به کاری گرم است تلویزیون را می‌گذارم روی کانال سعودی-قرآن. پخش مستقیم خانه‌ی خداست که اگر وقت نماز باشد نماز را پخش می‌کند اگر نه قرآن را به صوت قاری‌های مختلف پخش می‌کند روی تصویر خانه‌ی خدا با چرخ چرخ طواف‌کنندگان یا سعی‌کنندگان بین صفا و مروه. معمولا بین کارهایم یک لیوان چای می‌ریزم می‌نشینم به مشاهده‌ی غیر مشارکتی مناسک مسلمانی. نگاه می‌کنم ببینم چه ساعتی است و نزدیک کدام نماز است. تعداد محرم‌ها چقدر است تعداد زن‌ها چقدر است. چه ساعت‌هایی شلوغ است، چه ساعت‌هایی پرنده پر نمی‌زند. چقدر مردم قرآن می‌خوانند، حلقه‌های بحث توی صحن کجاهاست و چقدر مخاطب دارد. چند تا بچه توی صحن است و چه کار می‌کنند. امام جماعت چه کسی است. کاروان ایرانی‌ها کی وارد می‌شود و چیزهای دیگر.

-- بار آخری که رفتم مکه اینقدر ناراحت و دل‌گیر شدم از برخورد شرطه‌های توی‌ حرم‌ها که برگشتم با صدای بلند به خدا گفتم «ببین خونه‌ات رو سپردی دست کیا». زن بودن من که گناه محرز بود شیعه‌گی هم خشونت و توهین رفتار آن‌ها را بیش‌تر می‌کرد. یک‌بار نگذاشتند با دل خوش با فاصله‌ی کم از کعبه یا پشت مقام ابراهیم یا توی حجر اسماعیل دو رکعت نماز بخوانم. بماند. --

امروز همین‌طور که تلویزیون روی این کانال بود نماز مغرب شد به وقت مکه. دومین شب جمعه‌ی ماه شعبان است و تمام صحن پر. به ردیف‌آدم‌ها که حلقه‌حلقه منظم و مرتب ایستاده‌اند تا نماز شروع شود نگاه می‌کنم. تعداد محرم‌ها زیاد است. زن‌ها مثل همیشه آن گوشه سهم بسیار بسیار کوچکی از کل صحن را تشکیل داده‌اند. نماز که شروع می‌شود دوربین روی پسربچه‌ی ایرانی‌ای زوم می‌کند که محرم است. همش حواسش به حوله‌‌اش است که از روی دوشش نیفتد. سیاهی چشم‌هاش برق می‌زند.

بعد از نماز عده‌ای می‌دوند سمت رکن حطیم و عده‌ای طوافشان را شروع می‌کنند. الغامدی می‌خواند

الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّـهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِینَ عَلَىٰ مَا أَصَابَهُمْ وَ الْمُقِیمِی الصَّلَاةِ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ (حج:‌٣٥ 

پ.ن. گیریم شاکی و ایرادگیر و منتقد، دلم تنگ شده برای طواف آن خانه.

۹۰/۰۴/۲۳

نظرات  (۳)

از کجا فهمیدید پسربچه‌هه ایرانیه؟




یک چندسالی که از وطن دور باشید این استعداد را پیدا می‌کنید که از صد فرسخی هم‌وطن‌هاتون رو تشخیص می‌دید. نشانه‌ها زیاد است برای شناسایی.
اشم کانالی که همش مکه رو نشون میده چیه؟




Saudi Quran
۲۴ تیر ۹۰ ، ۱۴:۲۴ نسیم سحری
خوش به حالت که تجربه کردی
من که لایقش نبودم هنوز




تو مگو ما را بدان شه بار نیست | با کریمان کارها دشوار نیست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">