مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

ما بی‌خبر شدیم که دیدیم حسن او*

چهارشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۰، ۰۱:۱۷ ق.ظ
در پایان‌نامه‌ام قسمتی وجود دارد که همان‌قدر که مشتاق بوده‌ام به نوشتنش،‌ از آن فرار کرده‌ام. حالا دیگر نمی‌شود نوشتنش را به تاخیر انداخت. چند روز است تمام یادداشت‌های این چند مدت را جمع کرده‌ام،‌ کتاب‌ها و مقاله‌ها را پهن کرده‌ام دور و برم‌ و دانسته‌های دینیم را زیر و رو می‌کنم. هیچ فصلی این‌طور ساعت‌های متمادی من را مشغول خودش نکرده بود و از دنیا بی‌خبر. بخش تاریخ امامان شیعه است و اقتدارشان. امروز رسیده‌ام به علی‌بن‌موسی ... سلام خدا بر او. دل‌تنگم.

* خاقانی

۹۰/۰۱/۲۴

نظرات  (۵)

می‌شه به پایان‌نامه‌تون دست‌رسی داشت؟




تموم نشده هنوز.
جالبه.جایگاه بخث اقتدار امامان شیعه رو تو این موضوع نمی فهمم.بی شک شما هم نمی تونی تمام پروپوزالت رو برام شرح بدی فقط خواستم بدونی از فضولی می ترکم تا وقتی دفاع کنی و کتابش کنی و ترجمه بشه و ما بخونیم...موفق باشی
می شه موضوع پایان نامه ات رو هم بگی؟همش ازش حرف می زنی ولی موضوعش رو نمی گی!
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
خیال کن که غزالم
بیا و ضامن من شو
بیا که آتش صیاد از زبانه بیفتد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">