مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

گاهی دوربین‌هایتان را غلاف کنید

يكشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۰، ۰۸:۰۳ ب.ظ
یک آدم‌هایی هستند که می‌روند کنسرت فقط برای این‌که عکس و فیلم بگیرند با هر وسیله‌‌ی ممکن؛ با دوربین با مبایل با آی‌پاد با هر چیزی که بشود صوت و تصویر را ضبط کرد. عده‌ای از  مردم دنیا هستند که ترجیح می‌دهند عوض لذت بردن از لحظه، تمام مدت به فکر تبدیل کردنش به خاطره باشند. به فکر ثبت کردن چیزی که در همان آن نتوانسته‌اند تمام و کمال خوشی‌اش را تجربه کنند چون مدام حواسشان به زاویه‌ی فیلم‌برداری یا عکاسی‌شان بوده. 

---

جدا از اینکه من چقدر می‌توانم با کارهای یانی ارتباط برقرار کنم چه در سطح ترکیب نواها چه در سطح سازها، ارتباطی که دیشب او با مخاطبش برقرار کرد، نوع و حس حرف‌هایی که در میان‌برنامه‌ها زد در معرفی هر قسمت از اجرا یا افراد گروهش  و یا جواب‌هایی که به ابراز احساسات حاضرین ‌داد، کل اجرا را تبدیل به اثری زنده و تاثیرگذار کرد. تاثیرگذار از این جهت که او قصد کرده بود که بین مخاطبانش و دردهای زندگی روزمره فاصله بیندازد و موفق شد.

۹۰/۰۱/۱۴

نظرات  (۸)

توصیه‌ی خوبیه به‌نظرم.
ایشالا امسال همه ی استادا به راه بیان!! علی الخصوص استاد منظور
امروز داشتم به همین فکر میکردم
وقتی داشتم جوونه ها و برگای تازه درومده رو نگاه میکردم و دوس داشتم عکس بگیرم ازشون
ولی نگرفتم
چون حوصله نداشتم
سلااام
سال نو وبهار مبارک باشه
شما برو کنسرت یانی ما هم همش امتحان میدیم!!!
بهار خوشی داشته باشید




فکر نکن ما همین‌طوری نشستیم 12 ماه سال می‌ریم خوش‌گذرونی :)) همین بنده 1 سال‌ه دارم تز می‌نویسم با مرارت بسیار و استاد راه‌نیا!
تو برو یانی ما رو با خودت نبر ما هم رفتیم شهرام ناظری تو رو با خودمون نبردیم





الان یر به یر شدیم یعنی؟ :)
خوب بود حالا؟
یه چیز دیگه، منظورت اینه که نمی‌‌تونی با موسیقی‌ یانی‌ ارتباط برقرار کنی‌؟ واقعاً؟




با خیلی‌هاش نمی‌تونم؛ بعضی‌هاش رو تا وسطش می‌تونم بعد می‌شه سوهان. ولی بعضی از کارهاش هم خاص‌ه؛ مثلا اونایی که اجرای دودوک داره
http://tes.armenia.ru/video/209/Yanni-Duduk-Nostalgia
یا یکی از همین‌هایی که دیشب اجرا کرد که به نظرم تم "دردهای شرقی"‌داشت اصلا بوی شرجی می‌داد. اسمش رو هم نمی‌دونم چی بود.



پیداش کردم: Voyage (from) Truth of Touch. فک کن اسمش "سفر دریای‌ه" همین الان داشتم می‌گفتم بوی دریا می‌ده ها. دیشب هم فکر می‌کردم یک قایقی رو آب داره می‌ره: ‌آب‌های مدیترانه
http://www.4shared.com/audio/COhJogvC/Yanni_Voyage.htm
انسان در جست و جوی خلسه.
موافقم. در لحظه بودن به از با لحظه بودن. در کنسرت یانی بودن رو که دیگه نگو. به به!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">