مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

درباره‌ی حس مالکیت مردانه

شنبه, ۲۵ دی ۱۳۸۹، ۰۳:۰۷ ق.ظ
چالش‌های زندگی زنان در جامعه‌ی ایرانی خارج از کشور کم‌تر از آن‌چه در ایران می‌گذرد نیست. گرچه زنان مهاجر و غیر مهاجر ایرانی از جانب دولت‌‌های غربی حقوق مطلوب‌تری نسبت به آن‌چه در ایران رایج و قانونی است دارند، ولی دردهای روحی و روانی‌ای که در موقعیت‌های تنش‌زا و حتی زندگی روزمره در خانواده برایشان به وجود می‌آید، ریشه‌ای عمیق‌تر از حقوق قانونی و اجتماعی دارد؛ دردهایی که به فردیت و استقلال شخصیتی آن‌ها باز می‌گردد.  

از موارد بحرانی‌ای نظیر طلاق و گرفتن حضانت فرزند که بگذریم (که مردهای خارج از ایران از حربه‌ی قوانین داخلی ایران برای سخت‌‌تر شدن این روندها و تنگ شدن عرصه برای زنی که یک‌سوی دیگر ماجراست استفاده می‌کنند)، پستی‌بلندی‌هایی در زندگی روزمره‌ی زنان ایرانی جریان دارد که نظیرش در بسیاری از جوامع سنتی و حتی مدرن دیده می‌شود. چیزهایی مثل آن نگاه مالکانه‌ای که مردان نسبت به همسرشان دارند. نگاهی که تنها به جسم محدود نمی‌شود بلکه تا حوزه‌ی خط و خطوط عقیدتی و گرایشات فکری پیش می‌رود. یکی از مسائلی که همواره موضوع بحث بسیاری از خانواده‌های ایرانی خارج از ایران است بحث حجاب و کدهای پوششی* است. این‌که زن خانواده چه تصمیم و عقیده‌ای را در نوع پوشش خود دنبال می‌کند، طیفی از عکس‌العمل‌ها را از جانب همسرش و جامعه‌ی ایرانی در پی دارد. یک سر طیف مردانی هستند که برای دفاع از عقیده‌ی دینی، بی‌توجه به گرایشات فکری و باورهای همسرشان آنان را مجبور به قبول پوشش مورد نظر خود می‌کنند. زنانی که بعد از تجربه‌ی زندگی خارج از ایران به دلایل مختلف تصمیم به برداشتن حجاب می‌کنند و یا نوع پوششان تا حد زیادی تغییر می‌کند و با عکس‌العمل‌های خشن و شدید همسرانشان مواجه می‌شوند. سر دیگر طیف مردانی هستند که به دلایل مختلف اجازه‌ی بروز و ظهور عقیده‌ی دینی را از زنانشان سلب می‌کنند. زنانی که تجربه‌ی زندگی خارج از ایران باعث نشده نوع پوششان تغییر کند در حالی که همسرانشان از راه رفتن کنار زن محجبه‌شان نه تنها احساس خوبی ندارند بلکه سرافکندگی‌ای که نسبت به این نوع پوشش دارند سبب می‌شود مدام در حال سرزنش و تحقیر همسرشان باشند.

من نگاه و نوع رفتار هر دو گروه را ناشی از حس مالکیت و شئ‌انگاشتن زن می‌بینم. برایم فرقی نمی‌کند که مردی زنش را سرزنش کند که چرا حجابش را برداشته یا گذاشته؛ چراکه او برای خودش این آتوریته را قائل شده که حتی بر عقیده‌ی دینی و بروز آن در همسرش هم سوار شود. از نگاه من رفتار آن مردی که با زن محجبه‌اش به مهمانی‌ها نمی‌رود به دلیل این‌که دوست ندارد بقیه بدانند زنش حجاب دارد همان‌قدر زننده و دردآور است که مردی زنش را مجبور به حجاب گذاشتن و تعریف کدهای پوششی خاص کند.

گذشته از عقیده‌ی دینی و اصولی مانند امر به معروف که هیچ کدام شامل استفاده‌ از زور و خشونت و تهدید نمی‌شود، این‌که مردی به سبب مرد بودنش خودش را در مقام مالکیت در برابر  همسرش تعریف کند و زنش را جزو وسایل شخصی خودش به حساب آورد (مثل ماشین و خانه‌اش)، وسایلی که نشان‌دهنده‌ی شان و اعتبار اجتماعی و عمق عقیده‌ی دینی یا روشن‌فکریش است، در جامعه‌ی ایرانیان دور و بر من که همه در سطوح بالای تحصیلات دانش‌گاهی و از نسل جوان و به نوعی غیر سنتی این جامعه‌اند، کم‌یاب نیست. 

* Dress code ~ نوع پوشش. از جهت این‌که در لفظ "کد" مفاهیمی مثل رمز و قانون نانوشته و یا نوشته شده مستتر است، گمانم ترجمه‌اش به "نوع" گویای آن چه در ذهن من است نیست.     

۸۹/۱۰/۲۵

نظرات  (۸)

یک‌ذره احتمال نمی‌دید که مثلا این‌ها «اشتباه» ازدواج کرده‌اند و زن‌ و مردهای مثال‌تون باید جاشون رو باهم عوض کنند و الزاما مشکل از فرهنگ و نگاهِ مالکانه‌ی مرد به زن نیست؟ به‌هرحال حجاب یا عدمِ حجابِ زن «فقط» یک میل و سلیقه و مطلوبِ شخصی که نیست؛ به‌هرحال این می‌تواند از امّهاتِ اعتقادی یک مرد باشد که زن‌ش باحجاب باشد. نمی‌شود این‌جا بگوییم، آزاد بگذار زنِ در گذشته محجبه‌بوده‌ات را و... هوم؟




بله بیش‌تر اوقات خب اشتباهی ازدواج کرده‌اند ولی همیشه که این‌طور نیست. آدم‌ها تغییر هم می‌کنند. مرد که نمی‌تواند مدام با چماق بایستد دستور بدهد درباره‌ی عقیده‌ی زنش (بر عکسش هم هست ها! خانوم‌هایی هم وجود دارند که همین‌طور برخورد می‌کنند با مردهایشان). باید قانعاش کند اگر خیلی برایش مهم است. وگرنه زندگی نیست که. حجاب و عقیده که زورچپان نمی‌شود.
سلام،

فکر کنم نویسنده داره از تجربیات خودش مینویسه. احتمالا مواردی رو دیده که اینطوری بودن. یعنی حس مالکیت از مرد به زن بوده نه بر عکس. نه اینکه خلافش ممکن نباشه.

دیگه اینکه، به نظر من این چیزا خیلی مهم هست که قبل از ازدواج حل بشه و معلوم بشه که حساسیت هر دو طرف در چه حد هست که خدایی نکرده بی احترامی نشه.

در ضمن، اینکه شوهر بگه میخواد با چهره به هم ریخته و با لباس زیر بره بیرون، با مساله حجاب خیلی فرق داره. کسی که حجاب میذاره به دلیل عقیده مذهبی هست. اگر دین شما بگه که باید با لباس زیر برید بیرون، اون وقت قابل مقایسه میشه.
یکم. منشا را "حس مالکیت مرد نسبت به همسرش" گرفته اید و به نظر میرسد پافشاری دارید روی این.
از مردان (بیشتری) در این باره بپرسید.

دوم. فرمودید: گذشته از امر به معروف... می توان گذشت به سادگی؟

سوم. صحبت از انتخاب شد. اگر خانم این حق را دارد که نوع پوشش اش را انتخاب نماید-که دارد- آیا همسر او، بین همراهی یا عدم همراهی با نوع پوشش خانمش، حق انتخاب ندارد؟
من از اینکه زنم با حجاب بگرده خوشم نمیاد. دست خودم نیست. اعصابم خورد میشه. حال این خانم باید بین زندگی با یک مرد اعصاب داغون که از همراهی زنش در مجامع عمومی ناراحت هست یا برداشتن حجاب یکی را انتخاب کنه. راه دیگر هم جدایی هست.
چرا همیشه مردان باید compromise کنند؟
دعوای حقوقی تو دادگاه که نیست با هم دعوا کنند. زندگی مشترک هست. یکی از طرفین باید کوتاه بیاد. شما خوشتون میاد مردتون با ریش طالبانی و پیرهن رکابی بگرده؟
البته اگر من واقعا در همچین موقعیتی بودم همین کار را می کردم. تا بهش بفهمونم چه حسی دارم.
من هم موافقم
اما بعضی زن ها هم هستند که در برابر همسرشون از شخصیت شون می گذرن!!چرا؟!
سلام
این پاراگراف سوم لب و جان مطلب بود و عالی.

یک نکته (با عرض معذرت از ملا نقطی بازی در آوردن!:) :
"کد‌های پوششی" که در پستتون استفاده کردین، ترجمه‌ی لفظی dress codes است که شاید در ذهن خواننده‌ی معمولی آن معنایی رو که شما در نظر دارید متبادر نکنه. برای روان شدن فهن مطلب شاید بهتر باشه به جاش بگین "نوع پوشش" یا همچو چیزی.
کاملاً موافقم.
چقدر سکولار... چقدر زمینی ... چقدر تفاوت

این بار تعمدن می نویسم آسمان




سکولار. بله سکولار اصلاً. رنج را ببین و تبعاتش را و اگر خواستی نگاهی به ریشه‌هاش بینداز

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">