مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

آهای زمونه!

سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۸۹، ۰۱:۳۸ ق.ظ
آدم گاهی با یک نغمه‌ی نرم و نازک، آرام آرام هوایی می‌شود. زیر برف و باد بیرون پنجره، کم کم دل‌تنگی‌هاش یادش می‌آید؛ نه فقط برای بقیه‌ که حتی برای خودش هم.

۸۹/۱۰/۲۱

نظرات  (۳)

ممنون
جالب بود
چه خوب بود این تصنیف ... بارون بارونه ...
آهای زمونه ... این گردونت رو کی داره ی چرخون ...
دختره اینجا نشسته، گریه میکنه، زاری میکنه، از برای من ، پرتقال من...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">