مکشوف
وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید
مکشوف
وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید
خانه
درباره من
اینجا درونیات من است؛ مکشوف، رنگهایش را مینگارم. اینجا گاهی بلند فکر میکنم، گاهی زمزمه میکنم، شاید گاهی هم داد بزنم دربارهی بعضی لحظاتم و دلمشغولیهای این سالهایم.
بایگانی
بهمن ۱۴۰۱
(۱)
آذر ۱۴۰۱
(۱)
مرداد ۱۴۰۱
(۱)
ارديبهشت ۱۴۰۱
(۱)
دی ۱۴۰۰
(۱)
تیر ۱۴۰۰
(۱)
بهمن ۱۳۹۹
(۲)
دی ۱۳۹۹
(۱)
آذر ۱۳۹۹
(۱)
آبان ۱۳۹۹
(۱)
مهر ۱۳۹۹
(۱)
مرداد ۱۳۹۹
(۲)
تیر ۱۳۹۹
(۱)
خرداد ۱۳۹۹
(۲)
ارديبهشت ۱۳۹۹
(۱)
اسفند ۱۳۹۸
(۱)
بهمن ۱۳۹۸
(۱)
آبان ۱۳۹۸
(۱)
مهر ۱۳۹۸
(۱)
شهریور ۱۳۹۸
(۳)
مرداد ۱۳۹۸
(۲)
تیر ۱۳۹۸
(۲)
خرداد ۱۳۹۸
(۱)
ارديبهشت ۱۳۹۸
(۴)
فروردين ۱۳۹۸
(۲)
اسفند ۱۳۹۷
(۱)
بهمن ۱۳۹۷
(۱)
دی ۱۳۹۷
(۲)
آذر ۱۳۹۷
(۱)
آبان ۱۳۹۷
(۱)
مهر ۱۳۹۷
(۲)
شهریور ۱۳۹۷
(۱)
مرداد ۱۳۹۷
(۱)
تیر ۱۳۹۷
(۱)
خرداد ۱۳۹۷
(۱)
ارديبهشت ۱۳۹۷
(۳)
فروردين ۱۳۹۷
(۲)
اسفند ۱۳۹۶
(۲)
بهمن ۱۳۹۶
(۵)
دی ۱۳۹۶
(۳)
آذر ۱۳۹۶
(۱)
آبان ۱۳۹۶
(۱)
مهر ۱۳۹۶
(۹)
شهریور ۱۳۹۶
(۴)
مرداد ۱۳۹۶
(۱)
تیر ۱۳۹۶
(۲)
خرداد ۱۳۹۶
(۳)
ارديبهشت ۱۳۹۶
(۳)
فروردين ۱۳۹۶
(۲)
اسفند ۱۳۹۵
(۱)
بهمن ۱۳۹۵
(۴)
دی ۱۳۹۵
(۲)
آذر ۱۳۹۵
(۴)
آبان ۱۳۹۵
(۲)
مهر ۱۳۹۵
(۳)
شهریور ۱۳۹۵
(۱)
مرداد ۱۳۹۵
(۲)
تیر ۱۳۹۵
(۱)
خرداد ۱۳۹۵
(۱)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۲)
فروردين ۱۳۹۵
(۲)
اسفند ۱۳۹۴
(۳)
بهمن ۱۳۹۴
(۱)
دی ۱۳۹۴
(۳)
آذر ۱۳۹۴
(۱)
آبان ۱۳۹۴
(۷)
مهر ۱۳۹۴
(۳)
شهریور ۱۳۹۴
(۲)
مرداد ۱۳۹۴
(۱)
تیر ۱۳۹۴
(۲)
خرداد ۱۳۹۴
(۱)
ارديبهشت ۱۳۹۴
(۳)
فروردين ۱۳۹۴
(۵)
اسفند ۱۳۹۳
(۶)
بهمن ۱۳۹۳
(۴)
دی ۱۳۹۳
(۲)
آذر ۱۳۹۳
(۴)
آبان ۱۳۹۳
(۶)
مهر ۱۳۹۳
(۱۲)
شهریور ۱۳۹۳
(۱)
مرداد ۱۳۹۳
(۱)
تیر ۱۳۹۳
(۳)
خرداد ۱۳۹۳
(۳)
ارديبهشت ۱۳۹۳
(۳)
فروردين ۱۳۹۳
(۱)
اسفند ۱۳۹۲
(۴)
بهمن ۱۳۹۲
(۴)
دی ۱۳۹۲
(۱)
آذر ۱۳۹۲
(۵)
آبان ۱۳۹۲
(۳)
مهر ۱۳۹۲
(۹)
شهریور ۱۳۹۲
(۵)
مرداد ۱۳۹۲
(۸)
تیر ۱۳۹۲
(۹)
خرداد ۱۳۹۲
(۷)
ارديبهشت ۱۳۹۲
(۸)
فروردين ۱۳۹۲
(۷)
بهمن ۱۳۹۱
(۲)
دی ۱۳۹۱
(۵)
آذر ۱۳۹۱
(۸)
آبان ۱۳۹۱
(۳)
مهر ۱۳۹۱
(۵)
شهریور ۱۳۹۱
(۶)
مرداد ۱۳۹۱
(۷)
تیر ۱۳۹۱
(۲)
خرداد ۱۳۹۱
(۲)
ارديبهشت ۱۳۹۱
(۸)
فروردين ۱۳۹۱
(۷)
اسفند ۱۳۹۰
(۹)
بهمن ۱۳۹۰
(۴)
دی ۱۳۹۰
(۵)
آذر ۱۳۹۰
(۱۸)
آبان ۱۳۹۰
(۹)
مهر ۱۳۹۰
(۱۸)
شهریور ۱۳۹۰
(۱۳)
مرداد ۱۳۹۰
(۱۰)
تیر ۱۳۹۰
(۱۰)
خرداد ۱۳۹۰
(۹)
ارديبهشت ۱۳۹۰
(۸)
فروردين ۱۳۹۰
(۱۰)
اسفند ۱۳۸۹
(۶)
بهمن ۱۳۸۹
(۵)
دی ۱۳۸۹
(۷)
آذر ۱۳۸۹
(۱۵)
آبان ۱۳۸۹
(۱۱)
مهر ۱۳۸۹
(۹)
شهریور ۱۳۸۹
(۱۱)
مرداد ۱۳۸۹
(۱۰)
تیر ۱۳۸۹
(۲)
خرداد ۱۳۸۹
(۶)
ارديبهشت ۱۳۸۹
(۸)
فروردين ۱۳۸۹
(۱۱)
اسفند ۱۳۸۸
(۱)
بهمن ۱۳۸۸
(۵)
دی ۱۳۸۸
(۴)
آذر ۱۳۸۸
(۸)
آبان ۱۳۸۸
(۱۳)
مهر ۱۳۸۸
(۷)
شهریور ۱۳۸۸
(۷)
مرداد ۱۳۸۸
(۵)
تیر ۱۳۸۸
(۹)
خرداد ۱۳۸۸
(۸)
ارديبهشت ۱۳۸۸
(۷)
فروردين ۱۳۸۸
(۱۶)
اسفند ۱۳۸۷
(۱۵)
بهمن ۱۳۸۷
(۱۳)
دی ۱۳۸۷
(۱۸)
آذر ۱۳۸۷
(۱۰)
آن گمشده در جهان نمییابم
دوشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۸۹، ۰۱:۰۵ ق.ظ
صد سال سیاه یا سپیدش فرقی ندارد؛ او دیگر چیزی را که باید، نمینویسد. چیزی را که باید، نمیگوید.
او دیگر "او" نیست.
۸۹/۰۶/۱۵
نظرات
(۵)
۱۶ شهریور ۸۹ ، ۰۲:۴۸
...
یادش میاد، حالا من هوووم!
من باورم نمی شه تو این همه مدت ننوشته ای. گمونم خیلی سر کار رفته ام همه ی این سالها!
۱۵ شهریور ۸۹ ، ۱۴:۲۶
...
اما درباره این پست، کی گفته ثبات اصله و تغییر فرع ؟ از کجا مطمئنی "او" قبلن اونی بود که تو فکر میکردی؟ بعدم، این "باید" رو از کجا آوردی؟
(زاویه دید این پست مثل دانای کلی بود که بندهای گیر داده باشه :) مگه اینکه درمورد خودت باشه مکشوفم)
هوووم...
۱۵ شهریور ۸۹ ، ۱۴:۰۸
...
من ؟؟ روزم شب نمیشه اگه روزی دو سه بار نیام این ورا.
پس چرا رد پات نمیمونه؟
۱۵ شهریور ۸۹ ، ۱۱:۵۳
بانو بدون او
سلام
خب ما که نمی دانیم کیست...اما خیر باشد...حتی نبودنش
پست آخرت من رو یاد نوشتهای انداخت که ترجیعبندش این بود "یکی از رو زد یکی از زیر". توی آن قطعه هم همان چیزی بافته میشد که توی جملات تو ...
پ.ن: آهای نویسندهی آن قطعه، یادت میآید؟
۱۵ شهریور ۸۹ ، ۰۴:۴۲
...
؟
خب نیست دیگه.
(چه عجب به کامنتت در ضمن. نمردیم و یکبار دیگه دیدیم تو گذرت افتاد این ورا!)
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!
من باورم نمی شه تو این همه مدت ننوشته ای. گمونم خیلی سر کار رفته ام همه ی این سالها!