مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

گوسفند به مثابه شی‌ء زینتی

يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۸۹، ۱۰:۴۳ ق.ظ
حالا من نمی‌دانم همه‌ی اروپا این‌طور است یا فقط بلژیکی‌ها به ذهنشان رسیده که در شهرهای حاشیه‌ای، تابستان که از راه می‌رسد چند گوسفند اجاره کنند برای این‌که در حیاطشان بچرد محض قشنگی صحنه‌ی ایجاد شده. هم علف‌های هرزشان مفت و مجانی ریشه‌کن می‌شود هم صبح به صبح از دیدن گوسفندها حالشان خوش می‌شود.

پ.ن. حال این دو سه روز من حال کسی است که در یک محفظه‌ی شیشه‌ای چند جداره گیر کرده و هیچ صدایی از هیچ کجای دنیا بهش نمی‌رسد.

۸۹/۰۳/۳۰

نظرات  (۱)

سلام.من امروز کشفت کردم.از وبلاگ خاک گرفته نفیسه مرشدزاده که همین طوری سر می زنم بهش.گوسفند هم چیز خوبی است.کلا حال آدم را خوب می کند حتی اگر علف های هرز را هم نخورد.اینجا در ایران مد شده مردم پشت ماشینشان گوسفند "شان" می گذارند.امروز ماشینی را دیدم که تقریبا پشتش یک گله گوسفند بود.کلا گوسفند حال آدم را خوش می کند با آن بی خیالی دوست داشتنی اش....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">