مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

فصل، فصل دلشوره است

چهارشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۸۸، ۰۲:۲۴ ق.ظ
من نمی فهمم اگر هفته ای یک بار این دلشوره ی غریب که معلوم نیست سر و تهش کجاست را نداشته باشم قرآن خدا غلط می شود؟
۸۸/۰۷/۲۹

نظرات  (۳)

بله؛ قرآنِ خدا غلط می‌شود.




لابد راس می‌گین دیگه :)
نیش نیزه ی دلشوره درد هفتگی من نیز هست!غم مخور!! چرا که اگردلشوره ای هست ، نگاه نگرانی نیز هست ، سفر کرده ای هم هست که از راه می رسد و بر دلشوره هامان پایان می بخشد.



انشاءالله
۲۹ مهر ۸۸ ، ۰۳:۵۸ آقای دیوانه
دلی که شور نزنه دل نیست...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">