مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

بر آبهای سبز تابستان

سه شنبه, ۲۳ تیر ۱۳۸۸، ۰۷:۴۱ ق.ظ

آخرین روز کمپینگ اینقدر در به جایی برای اجاره کردن قایق شدیم و چرخیدیم و گم شدیم و پیدا شدیم تا از اینجا سر در آوردیم. لذت بخش ترین قسمت این چند روز بود. تکه ای از بهشت گمانم.  

به قایق سواری نرسیدیم بس که دیر شده بود و باید بر می گشتیم ولی چشمهامان پر از زیبایی شد.

۸۸/۰۴/۲۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">