مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

سخت می گذرد این روزها ولی می گذرد

سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۸۸، ۰۹:۲۹ ب.ظ

بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ

رسیده ایم به روز اول ماه آرزوها میان اینهمه داد و فریاد و زخم و سکوت. هر چه می گذرد گیج تر می شوم. تکرار این "چه می خواهم" ها هنوز نرسانده است من را به آنچه واقعاً می خواهم. فقط دارم برای خودم تعریف می کنم چه ها نمی خواهم.

بعد از اینهه ننوشتن انگار همه ی حرف ها رسوب کرده اند. حرفهایی که دیگر نمی خواهم بگویمشان. ولی فقط این را می گویم که دلم شور دوستان دربند را می زند. از اینکه می بینم تعریف ها و معیار ها با آنچه باید باشد، آنچه این همه سال فهمیده ایم، آموخته ایم متفاوت است عصبانی می شوم و نمی دانم ته خشم متراکم این روزها کجاست.

اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ

از دوستان بسیار مذهبی ام که این روزها سکوت کرده اند و تسبیح دست گرفته اند و قرآن ختم می کنند برای حوادثی که قلبشان را آزرده نمی دانم چه می خواهم. از آن دسته دوستانم که دارند از آب گل آلود ماهی خودشان را می گیرند و مخملباف و روزآنلاین و بی بی سی فارسی و صدای آمریکا و امثالهم شده اند مرجع و پناهشان اعلام برائت می کنم. از آن دسته دوستانی که حامی موج سبز بوده اند و از نماز جمعه پیش تا حالا معلوم نیست چی در سرشان می گذرد هزار تا هزار تا سوال دارم. هیچ چیز به قدر سوال هایم این روزها آزارم نمی دهد. هیچ چیز به اندازه ی فکر کردن این روزها مریضم نمی کند. نمی خواهم با موج جایی بروم که نمی خواهم. نامه ها را می خوانم بیانیه ها را می خوانم فیلم ها و عکس ها را می بینم و سرگیجه می گیرم. گودر را باز می کنم 10 تا مطلب نخوانده می بندمش. حجم زیاد "خبر" های متناقض حال تهوعم را تشدید می کند. فیس بوک شده است جایی برای تجدید میثاق هر روزه ی این جماعت معترض از هر صنف و سنخ. با هر اشتراکی با هر جمله ای انگار داری به خودت و دیگران ثابت می کنی که هنوز هستی، هنوز ایستاده ای. ولی اینکه کجا ایستاده ای را گمانم هیچ کس نمی داند.

...

کاش توی این ماه کمی زخم هایمان درمان شود.

۸۸/۰۴/۰۲

نظرات  (۱۵)

«نمی‌خواهم با موج جایی بروم که نمی‌خواهم.»؛ به قولِ دوستی این یعنی 50سال رفاقت. این جمله‌ی پست‌تون و نه حتا آن اعلامِ برائات برای این‌که بتوانیم حرف‌های هم را بفهمیم کافی‌ست. این پست را می‌پسندم. مثلِ خیلی‌های دیگر. چه خوب که بلدید هرزمانی به حدیثی و آیه‌ای و دعایی و مناجاتی نقب بزنید.




رفاقت‌ها معمولی‌تر و ساده‌تر از چیزی که فکر می‌کنیم اتفاق می‌افتند.
ممنون
من خواهرم

خیره ان شاالله.
سید رضی عزیز؛
ما نیز آرامیم، تو این خون دل خوردن و تند گفتن ما را نشان از نا آرامی ما نگیر. اینگونه که باشد لابد شما به تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ هم که میرسید لابد به خدا هم می گویید آرام باش! نه برادر، تندی و سوختمان از نا آرامیمان نیست که از جنس همان سزاواری مُردن مرد بر کشیده شدن خلخال از پای زن یهودی است. از جنس آن فریاد روح الله است که "به داد اسلام برسید"؛ فریادمان از آن است که "به داد میراث روح الله برسید"... . آرامیم برادر که إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ

نه برادر، نه آن حمایتمان از "بعضی" به ناحق بود و نه این فریادمان از نا حق گفتن او! که هردو یک جنسند؛ حق مداری! بماند؛ که جای بیشتر گفتن اینجا نیست.
فکر میکنم بد نباشد در این اوضاع و احوال اندکی و فقط اندکی هم احتمال دهیم که ما اشتباه میکنیم. 5درصد. شاید بهتر باشد کمتر جو گیر شویم. عقل حکم میکند چند درصدی هم احتمال دهیم حرف آن وری ها درست باشد و تقلبی در کار نباشد.

وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
چه شباهتی دارند پست های آخرمان
"خدایا میشود به نسل من کودکانی با چشمان "سبز" عطا کنی‌."

از نامه‌های مهرناز به خدا

پ.ن اعتراضی ژنتیکی با همکاری خدا
۰۵ تیر ۸۸ ، ۱۱:۳۵ سیدرضی گرامی :-)
سلام م.ر.
من نگفتم نا آرام نیست. گفتم خیلی بهتر از چیزی که توی دنیای مجازیه. اعتمادم هم تو این حرف به رجا و دولت و... نبود. به چشمام بود (البته آرامش دیده باعث میشه حقیقی تر ببینی نه خوش بینانه تر. ضمنا گفتم ایرانم چون چه ایران باشی چه نباشی... توفیر داره. چون حضرت علی میگن: فاصله حق و باطل چهار انگشته. فاصله گوش تا چشم. حق اینه که بگی دیدم و باطل اینه که بگی شنیدم) برای ریخته شدن خون منم پر از دردم اما حرف من انکار این چیزا نبود که منم دلم میخواد اگه منافق بودن یا چندتا بسیجی نابسیجی( که بسیج اصالتا شجره طیبه است و میوه خراب محصولش نیست) یا هر کس دیگه که به ناحق این کارا رو کرده باشه شناخته بشه و مجازات.
حرف من این بود که حقیقت رو چنانکه هست ببینیم و آرامش داشته باشیم تا دلهره کف های مجازی پرده بصیرتمون برای دیدن آب زلال نشه. آرامش من بد نیست که با دو تا علامت تعجب چیز دیگه ای رو رسوندید غیر از مفهوم حقیقی جمله تون. شما هم آرام باشید. اگه فکر می کنید عمری بیهوده حمایت کردید از ناحقی که حق دیدیدش, اقلا حالا عمیق و آرام فکر کنید, شاید الانم به خطا برید و عمری دیگه که بگذره اعلام پشیمونی کنید از اون چیزی که امروز بهش رسیدید.
م.ر (که به اقتضای همین دنیای مجازی حتی نمی دونم کی هستید تا درست تر خطابتون کنم) الحق اوسع الاشیا فی التواصف و اضیقها فی التناصف.
یا علی
به سید رضی گرامی:

نمی دانم منظورتان از "خیلی خیلی بهتر از ..." چیست؟ مثلا قرار بوده با تانک توی شهر راه بیفتند و دسته جمعی بکشند تا از نظر شما وضعیت به مرحله ی "نا آرم" برسد؟! همین که آدم میکشند آزار دهنده نیست؟! چه در ایران باشیم یا نباشیم واقعیت این است که خون مردم ریخته شده و به ناحق هم ریخته شده؛ گوشمان هم از لاطائلات دولت و رجانیوز و فارس نیوز و سید احمد خاتمی و ... پر است که: کار منافقین است! البته کشتن مردم فقط یکی از خون دلهاست؛ بماند که حساب آنان که به ناحق سخن گفتند هم جداست که به نظر می رسد عمری ژاژ می خواییدیم در حمایت از بعضی...

به هر حال خیلی خوشحالم که "آرام" میبینید و "آرام" هستید!!
راستی من ایرانم و البته این روزا خیلیم کله ام توی دنیای مجازیه. اوضاع خیلی خیلی بهتر از اینیه که ساخته دنیای مجازی سازاست. آروم باشید. قصد باطل بهم ریختن آرامش اصحاب حقه، حتی اگه شده به لباس اهل حق دربیان. جنگ روانیه دوست من. بسم الله بگید و جلوشون وایسید.
حارث بن حوت نزد امام علی علیه السلام آمد و گفت: "آیا چنین پنداری که من اصحاب جمل را گمراه می دانم؟ چنین نیست." امام فرمود:" ای حارث! تو زیر پای خود را دیذی اما به پیرامونت نگاه نکردی، پس سرگردان شدی. تو حق را نشناختی تا بدانی اهل حق چه کسانی می باشند و باطل را نیز نشناختی تا باطل گرایان را بشناسی."
حکمت 262 نهج البلاغه

سلام خانم مکشوف. این حرف حضرت امیر علیه السلام برام چراغ روشنی بود گفتم براتون بذارم، البته برای یادآوری، که شما به گمانم استادید تو این بحثا.

نگران نباشید. این اتفاقا همه خیرن. حرف حضرت حقه ( که قوله الحق) : أَنْزَلَ مِنَ

السَّمَاءِ مَآءً فَسَالَتْ أَودِیَةٌ بقَدَرها فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدا" رَابیاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِى

النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ

جُفَآءً وَ أَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِى الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ

(سوره مبارکه رعد آیه 17)

خاصیت کف روی آب ایجاد دلهره است. آب زلال اون پایین جاریه. می بینیدش ان شاالله. به امر حضرت امیر علیه السلام باید بریم دنبال نشونه های حق تا بعد بتونیم اهلشو بشناسیم.
آب حیوان تیره گون شدخضر فرخ پی کجاست ... خون چکید از شاخ گل ابربهاران را چه شد...

چه خوب شد که ماه رجب آمد با نوید شعبانی و رمضانی در پی. چه خوب که ماه ولایت آمد تا ما بر پرچمدار عدل و حقیقت شکوه بریم که "اللهم انا نشکوا الیک فقد امامنا...". چه خوب که باران رحمت حق باریدن گرفته است، وگر نه ما وتحمل این همه درد...؟
چه درمان بر دردهای سوزانمان جز تکرار ندایی که سالیان است در مسجد کوفه طنین انداخته که "مولای یا مولای انت الدلیل و انا المتحیر... و هل یرحم المتحیر الا الدلیل..."؟

خسته ایم...خسته است تنمان، گلویمان، و روحمان...؛ چه خوب شد که آمد این ماه که در پی اش رمضان است...
۰۴ تیر ۸۸ ، ۰۳:۵۶ حسین شرفخانلو ( صبح )
مالک مُلک وجود
حاکم ردّ و قبول
هرچه کند جُور نیست!
ور تو بنالی جفاست ...

فراز دعای رجبیه تان عطش دلم را فرو نشاند.
باشد که باشید.
با اجازه تان، در پستی مشابه لینکتان کردم.
یا علی مددی
باز هم خوب نگشاشتید.
روزهای دشوار و ناگواری ست.
من بسیار متحیر و سرگردانم.
به راستی چه باید کرد؟
بالاخره صدا و سیما به دستور رهبری افشا کرد
آخرین مدارک انقلاب مخملی ایران
سلام خوبی ؟

وبلاگت خیلی قشنگ بود خیــــــــــــــــــتلی به منم بسر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">