مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

انا نشکو الیک ...

چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۸۸، ۱۲:۰۸ ق.ظ
دوستم زنگ زده دو سه تا جک انتخاباتی و بعد انتخاباتی سر هم می کند که بخندم. به جای خنده اشکهایم می چکد. فحشم می دهد که "چندش! آخر هفته مامانت اینا می آن نمی خوای آدم شی؟" چرا؛ باید آدم شم. الان سه روز است دارم سعی می کنم آدم شم. مثل آدم غذا بخورم، مثل آدم بخوابم، مثل آدم درس بخوانم، مثل آدم این خانه ی به هم ریخته را سامان بدهم، مثل آدم خرید بروم که این یخچال اینهمه خالی نباشد، مثل آدم بروم دانشگاه سر کار و زندگیم، مثل آدم این پروپوزال را تمام کنم و بفرستمش برای استاد. ولی همه ی این آدم شدنم به تار مویی بند است. کافی است یک عکس جدید یا یک ویدئوی تازه از خیابان های ایران ببینم. آن وقت دیگر آدم نمی مانم، ابر می شوم. ابر سنگین و سیاهی که بارانش بند نمی آید. چوب کبریتی می شوم که آتش گرفته و تا ته باید بسوزد.

پ.ن: صدایم هم همچنان گرفته. آنقدر که هر کس تلفن می کند فکر میکند گیرنده اش خراب است. بعد از مدتی می فهمد اشکال از فرستنده است.

۸۸/۰۳/۲۷

نظرات  (۹)

دیدنِ نزاعِ مردم با مردم یا غیرِمردم با مردم حالِ آدم را شبیه به حالِ شما می‌کن قطعا و حق داشته‌اید. خداروشکر که گذشت و آن‌گونه‌ی از نزاع جایش را به گونه‌های دیگری داد.‏




تلخ و دردآور بود ولی هنوز نگذشته.
سلام اسمتان را نمی دانم . نوشته هایتان را می خوانم و می پسندم.موقع انتخابات با خیال باز و بدون هیچ فشاری و یا تعصبی فکر کردم و به آقای احمدی نژاد رای دادم حالا برای من واقعا سوال است که مگر چه شده بود که شما آنقدر دوست داشتید که آقای موسوی رای بیاورد و حالا اینقدر ناراحت از رای آوردن آقای احمدی نژاد . خواهش می کنم اگر می دانید به من هم بگویید این آزادی که طرفداران آقای موسوی در خیابان فریاد مزنند یعنی چه؟شما چه مشکلی با وضع موجود دارید؟ این یک دردو دل واقعا صادقانه است خواهش میکنم اگر می دانید بگویید چون شما را مطمئن پیدا کرده ام که این سوالاتی را که این روزها خیلی ذهنم را به خودش مشغول کرده بپرسم. ممنون
۳۱ خرداد ۸۸ ، ۱۲:۱۳ نرگس عزیزی
میر حسین کمر به قتل جوانان بسته!!!!
ای کاش همه ما کمی تاریخ بلد بودیم؛ منظورم از همه مسوولان این مملکت هم هست. و یادمان می آمد که معاویه چه طور از همین استدلال استفاده کرد تامثلاَ بگوید که عمار یاسر که در جنگ صفین شهید شده تقصیر حضرت علی است و پس در نتیجه حضرت علی آدم بدی است!
ای خانم کجایی که ببینی میرحسین چطور کمر به قتل جوانان وطن بسته.......
به آقای دیوانه:بهتر که کسی فکر نکند تا به مجمع ما دیوانگان از این فکرها کسی اضافه نشود!
صد نعره همی آیدم از هر بن مویی
خود در دل سنگین تو نگرفت سر مویی

چه بغض کنیم چه نه
چه گریه کنیم چه نه
چه فریاد بزنیم...
چه نه
هستند
هستیم
خواهیم بود...

چه شود چه نشود
چه شود گر نشود؟‍‍!...
-------------
سلام
چه غریب غریب می مونیم...

بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
۲۸ خرداد ۸۸ ، ۱۶:۴۰ آقای دیوانه
نماز جمعه یا نمایش قدرت آقای رهبر؟!
آقای هاشمی خوبند! آقای ناطق خوبند! آقای موسوی و رضایی و کروبی هم به همچنین...ولی محمود کوچولوی من چیز دیگریست!
محمود من یک پارچه گل و بلبل و اسگل است.
محمود کوچولوی من اگر به اکبر بد و بیراه گفته بد کرده...ولی ما تقلب نداریم چون محمود کوچولوی من چیز دیگریست و نظراتش به من نزدیک است.
فاتحه مع الصلوات!
آقای رهبر آمدند نمایش قدرت دادند و تمام...
این خط و این هم نشان!
منکر خرافه گری محمود می شوند...و از جمله خدمات عظیم برای این 4 سال نکبت بار استفاده می کنند...
سئوال من این است:
کسی منکر یک سری فعالیت ها و رسیدگی به اقشار پائین دست جامعه نمی شود. ولی سئوال اینجاست که آیا این منابع عظیم مالی( 4=16) در دست رئیس جمهوران قبلی بود؟
نبود!
هنر این نیست که با یک میلیارد زندگی ات را خوب بچرخانی! هنر این است که با 100 تومان خوب زندگی کنی...
کسی به اینها فکر نمی کند.
کلمات در گلو عقده می شوند تا راه نفس را ببندند... آنقدر گیر کرده اند تا فقط "آه" ی از آن باقی بماند چکه چکه بچکد... ولی این همه ی داستان نیست که ما را یاد داده اند که "آه اسمٌ من اسماء الله الحسنی". و به حکم تکوین است که
"ان الذین قالو حسبنا الله ثم استقاموا تتنزّل علیهم الملائکه الّا تخوافوا و لا تحزنوا اُبشروا بهم الجنّة التی کنتم توعدون...
گریه میکنم،گریه میکنم،گریه میکنم،گریه میکنم،گریه میکنم....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">