مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

هنوز در گیرم

پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۸۸، ۱۰:۱۰ ب.ظ
میان شلوغی این همه مقاله و کتاب درباره ی "آتوریته"، "دین"، "بلاگینگ"، و غیره، "کافه پیانو" در جریان است. چقدر آشناست شخصیت اول این کتاب. اینقدر آشنا که گاهی فکر می کنم نکند خوانده ام این داستان را قبلاً یا دیده ام این آدم را بارها.
۸۸/۰۲/۰۳

نظرات  (۱)

سلام دوست من
دست نوشته هات خیلی زیبا بودن
به کلبه ی تنهایی منم سری بزنی خوشحال می شم
تا یه جای دیگه و حرفای دیگه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">