مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

آن برگه ی زرد رنگ و رو رفته

يكشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۸۸، ۰۲:۵۸ ق.ظ
همین است. مثل بقیه ی کارهای مسخره این دنیا. یک ورقه ی زپرتی که گم شده و روی اعصاب است. 3 سال است روی اعصاب است. یک ورقه ی رنگ و رو رفته ی زرد، سند ورود من به کانادا. گم شده و من نمی توانم هیچ غلطی بکنم برای تبدیل وضعیتم از مهاجر به سیتیزن تا وقتی آن برگه پیدا نشده. می دانی اصلاً قصه این نیست. قصه این است که من سابقه ی چیزی گم کردن ندارم. قصه این است که این اپلای کردن برای تبدیل شدن به سیتیزن کانادا را از اول هم دوست نداشته ام. قصه این است که از همان اول هم لجم می گرفته از این کار. قصه این است که ... چاره ای هم ندارم جز پیدا کردن و اپلای کردن...

-----------------------

گفتم که "بی وتن" را شروع می کنم. شروع کرده ام و هر 20 -30 صفحه بسته امش. می خوانم می خوانم می خوانم یکهو می بینم "من او" را سیر می کنم عوض "بی وتن"؛ صفحه ها را بر میگردم.

۸۸/۰۱/۱۶

نظرات  (۴)

کُلا به در خماری گذاشتن عادت داریدها؛ این‌که منِ او را بدل از بیوتن سیر می‌کنید اولا یعنی چه؟ دوما خوب است یا بد؟ (یعنی به قرینه‌ی بسته‌ام‌ش باید می‌فهمیدم بد است؟)




جمله‌ی اولتان عین حقیقت است. بعدش هم چرا دنبال بد و خوبش هستید؟ شاید اصلا این جمله قصدش ارزش‌گذاری نبوده؛ اطلاع‌رسانی مرور خاطرات بوده مثلا!
من هم به امید من او خواندم بی‌وتن را.
به ریز دغدغه‌های روزمره ما را تصویر کرده بود.
ولی...

بگذریم.
راستی... بک‌گراند مشکی و قلم تایمز نیو رومن چشم آستیکمات امثال من را در می‌آورد!
ها ها ها

می خواستم برم کربلا . شناسنامم سه ماهه گم شده. ها ها ها پول و همه چیزم واریزیده بودم. روزی که برا اقدام رفتم گم شد. به همین راحتی به همین خوشمزگی. فرقش اینه که اون بر عکس شما نخواست سی تی زنش بشم و نه خودم !!!

من او آژانس شیشه ای ادبیات داستنی انقلاب اسلامی و بیوتن به نام پدر . سخت نگیرین فقط. همین که یه چیزی تو این فضا به ما هام تعلق داره خوبه. 2 کتاب از سید مهدی بیرون آمده و دا .
عجب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">