مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

وَلَقَد خَلَقنَا الإنسَان وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُه وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید

مکشوف

این‌جا درونیات من است؛ مکشوف، رنگ‌هایش را می‌نگارم. این‌جا گاهی بلند فکر می‌کنم، گاهی زمزمه می‌کنم، شاید گاهی هم داد بزنم درباره‌ی بعضی لحظاتم و دل‌مشغولی‌های این سال‌هایم.

بایگانی

مرا به من باز مده

سه شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۵۶ ب.ظ

دلم کنج پر رفت و آمد حرمی را می‌خواهد. شلوغ و درهم. روی پله‌های ورودی نشسته باشم. زانو‌هایم را بغل گرفته باشم و فقط نگاه کنم به آدم‌ها. که تا چشم کار می‌کند می‌روند و می‌آیند؛ بعضی بی‌حواس، بعضی رد اشک، بعضی نیم‌لبخند. بعضی با هم، بعضی بی‌هم. دلم دیدنی می‌خواهد. شنیدنی بیشتر. مثل صدای آن پیرمرد پیرزن‌هایی که از در حرم‌ها وارد می‌شوند و با صدایی نحیف و زیر و بم‌شونده ذکر می‌گویند و قرآن می‌خوانند. که چشم‌هام را ببندم و ندانم کدام آیه‌هاست از کدام سوره. صدا نزدیک نیست. نیمی از کلمات به گوشم نمی‌رسد. فقط لحن را می‌شنوم. سرم را می‌گذارم روی زانوهام از خودم فاصله می‌گیرم. از حرم دور می‌شوم. از بالا نگاه می‌کنم. از نگاه خدا. به دنیای کوچک و تنگی که ساخته‌ایم و درش گم شده‌ایم. 


صاحب صدا، قرآنش را می‌بندد و می‌گوید یا ذا الجلال و الاکرام ...



۹۷/۰۲/۰۴

نظرات  (۱)

تصویر در تصویر . خیلی زیبا .
پاسخ:
تصاویر هویت‌ساز

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">