از راههای رسیدن به بهشت
جمعه, ۶ خرداد ۱۳۹۰، ۰۷:۵۴ ب.ظ
خب بهشت را به بها دهند و با صبر. از این جهت یک کیلو لیمو ترش سبز بخر. بشور. آبش که رفت و خشک شد، خیلی سر حوصله ورقه ورقهی نازک ببرش. مثلاً آخر شب بشین پای یک فیلمی سریالی چیزی و همینطور لیمو ورقه کن. سعی کن فیلمه گریهآور نباشد؛ چیزی باشد که باهاش خوش شوی (مثل آب برای شکلات را که خواندهای؟). یک ظرف نه چندان بزرگ دردار (که درش خیلی خوب کیپ شود) پیدا کن و ورقههای لیمو را توش بچین. یک لایه که شد روش شکر بپاش. لیمو خودش ترش است و پوستش تلخ؛ اندازهی شکر را خودت تنظیم کن. ذائقه است دیگر، یکی ترش دوست دارد، یکی ملس، یکی شیرین. باز یک لایه ورقهی لیمو بچین و شکر بپاش تا تمام شود. من روی هر لایه یک قاشق غذاخوری پر شکر ریختم؛ ترشتر از چیزی که فکر میکردم شد. خواستی هل و زعفران هم بریز روی هر لایه. در ظرف را ببند تا یک هفته بگذارش جلوی آفتاب زیاد که تلخی پوستش متعادل شود و آب بیندازد. همین که رنگ لیموها تیره شد. ظرف را بگذار در یخچال. تا سه هفته یک ماه دستش نزن. بعد که درش را باز کنی از عطرش از هوش میروی.
آب جوش بیاور و چای سبز دم کن؛ احوط آن است که چایت کیسهای نباشد. دو سه برش از لیموها بینداز توی لیوان. خواستی شیرینتر شود برنداری شکر بریزی ها، عسل بریز. سرد و گرمش فرقی ندارد. هر دو بهشت است.
رو نوشت به اهالی گودر: این همآن است که مریم گفته بود.
۹۰/۰۳/۰۶