ما بیخبر شدیم که دیدیم حسن او*
چهارشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۰، ۰۱:۱۷ ق.ظ
در پایاننامهام قسمتی وجود دارد که همانقدر که مشتاق بودهام به نوشتنش، از آن فرار کردهام. حالا دیگر نمیشود نوشتنش را به تاخیر انداخت. چند روز است تمام یادداشتهای این چند مدت را جمع کردهام، کتابها و مقالهها را پهن کردهام دور و برم و دانستههای دینیم را زیر و رو میکنم. هیچ فصلی اینطور ساعتهای متمادی من را مشغول خودش نکرده بود و از دنیا بیخبر. بخش تاریخ امامان شیعه است و اقتدارشان. امروز رسیدهام به علیبنموسی ... سلام خدا بر او. دلتنگم.
* خاقانی
۹۰/۰۱/۲۴
تموم نشده هنوز.