برسد به دستش
دوشنبه, ۳ فروردين ۱۳۸۸، ۰۸:۲۳ ب.ظ
برایت بهتر است از لاک خودت بیایی بیرون. دنیا به همین گوشه که تو نشسته ای درش خلاصه نمی شود. ددلاین هایت روزی تمام می شود و چه بهتر که خوب بگذرد. ولی همه اش این نیست. همه اش این درسی که می خوانی این خنزر پنزرهایی که دور خودت جمع کرده ای نیست. دنیا سهل و ممتنع تر از آن است که فکر می کنی. اول و آخرش معلوم است. توای که باید خودت را این میانه تعریف کنی. گفته اند "صافات" و "یاسین" بخوان؛ گفته اند "مزمل" بخوان طوری که برسد به دست مادرش. پرسیده اند مگر "منتظر" نیستی؟
پ.ن: تو هم بخوان اگر توانستی، خواستی.
۸۸/۰۱/۰۳
سال متحولکنندهای بود این 88 از همان روز اولش!