خدا به همرات ای خسته از شب اما سفر نیست علاج این درد
يكشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۸۷، ۱۰:۱۰ ب.ظ
کسی توی گودر لینک شر کرده بود "دانلود فول آلبوم های ابی". بعد من دیشب نصفه شبی یکهو تبدیل شدم به یک دختر 14-15 ساله ی طاغی؛ دخترکی که شب ها تا صبح ابی گوش می داد با پنجره باز. دخترک سرکشی که بی خیال چشم غره های بابا و تهدیدهای مامان با مداد روی تمام دیوارهای اتاقش شعر نوشته بود؛ فروغ، سهراب، حافظ، شاملو، مصدق، نیما. دخترک تمام خرت و پرت های ویترین اتاقش را خالی کرده بود و پرش کرده بود از کتاب. و کتاب هایش همیشه جا کم داشتند. لابه لای کتاب ها هم پر بود از کارت تبریک های عید و تولد از دوستای دور و نزدیک. دخترک همه اش 14-15 سالش بود و فکر می کرد چند سال دیگر دنیا را فتح خواهد کرد با ورود به دانشگاه.
...تشنه و مومن به تشنه موندن غرور اسم دیار ما بود اونکه سپردی به باد حسرت تمام دار و ندار ما بود...
پ.ن: تا کی بشود دوباره این دخترک برگردد به 27-28 سالگیش.
۸۷/۱۲/۲۵