دل شوریدهی ما عالم اندیشه ماست
ولی 2 تا نکته به نظرم آمد در طول حرفهاشان: یکی اینکه آیا ما آقای هاشمی را تا حالا اینطور ندیده بودیم یا تغیییر کرده واقعاً؟ این تغییر را من از سر انتخابات دور قبل پیدا کردم. یک نرمش و بازخوانی جدیدی از دین در کلام این آدم ایجاد شده که یا من ندیده بودم پیش از این یا نبوده واقعاً و حالا یا به اقتضا یا به هر دلیلی پیدا شده (این نمونه را هم که قبلاً گفته بودم) دوم اینکه من جداً دارم کمی -فقط کمی-- به این تلویزیون ایران خوشبین و امیدوار میشوم. دارم فکر میکنم از بین آنهمه برنامههایی که برای دههی فجر ساخته میشد و من دیده بودم هیچ کدام حتی یک ابسیلون هم قابل تحمل و نقادانه نبود. حالا یکباره با یک همچین برنامهای مواجه شده ام که مجریش راست راست توی چشم هاشمی نگاه می کند و می پرسد "چرا ملاحظه می کنید". یا اینکه حدیث می خواند که دین خدا گسترده است و این بستهگی از شما است و مردم فکر می کنند حاکمانشان (...بقیه اش را هر وقت دیدم می گویم!) یا اینکه بیایید با مردم بیشتر در تماس باشید و اینقدر پاسدار دور و بر خودتان اضافه نکنید. گرچه که برنامه ضبط شده بود آن هم نه توی استودیوی(؟ چقدر یک جوریه این لغت) خوشگل ژیگول خود برنامه بلکه توی دفتر تشخیص مصلحت -- که فضا را به نظرم نامانوس کرده بود کلاً-- و من هم تا توانستم بد و بیراه نصیب ایرانسیما کردم دوباره بس که تکهتکه کرد برنامه را برای من؛ ولی جداً یک دستمریزاد دارند این برو بچههای "اینشبها". (یک پورسانتی هم این وسط طلب من با این همه تبلیغ)