ای از بهشت جزوی و از رحمت آیتی ... حق را به روزگار تو با ما عنایتی
يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۸۷، ۰۹:۲۶ ق.ظ
از راه رسیده و نرسیده، کاپشن به دست، سویچ آویزان به انگشت سبابه، کج کج نگاهم میکند و میپرسد: تو منو قلباً دوست داری؟ جوابش میدهم: نه؛ من تو رو سهواً دوست دارم. و شیطنتآمیز میخندم بلند.
۸۷/۱۱/۱۳