گفتم من آدم ماندن نیستم. آدم خانواده و زندگی زن و شوهری هم نیستم. یعنی حالا اصلا نمیتوانم بهش فکر کنم. مگر چقدر از عمر و انرژیم مانده که باز از صفر رابطه شروع کنم.
زر مفت!
بعد از سه ماه گفتم رابطه راه دور را نمیتوانم. فشار و استرسش واقعا از حد تحمل من خارج است و تمام کردم رابطه را. یک هفته گذشت و خون گریه کرده بودم. به همین سادگی باز عاشق شده بودم. زندگی باز آن روی عجیبش را بهم نشان داده بود.
۱۲ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۴۵
۰ نظر